حسبان نخستین روزنامه گردشگری ایران ویژه نامه شهر جدید پردیس

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مطالب روانشناسی (خشونت علیه جنس لطیف )

    نظر
 

خشونت خانگی شکل های مختلفی دارد. خشونت فرزندان نسبت به هم یا خشونت زن و شوهر علیه یکدیگر دارد. اما یکی از رایج ترین نوع خشونت خانگی، خشونت علیه زنان (شوهر نسبت به زن) است. سوء رفتار علیه زنان در همه کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه با درجات مختلف وجود دارد.

خشونت

خشونت آنگونه که در افکار عمومی تصور می‌شود، فقط محدود به پرخاشگری و تعرضات جسمی و فیزیکی نیست. اکثر مردم، کتک‌زدن و زخمی کردن و درگیریهای فیزیکی را به عنوان مظهر خشونت معنا می‌کنند در حالیکه دامنه تعریف و وجوه عینی خشونت لایه‌های گسترده‌تری از رفتار انسانی را دربرمی‌گیرد. لایه‌های درونی آدمی که پس کردار او پنهان می‌ماند و به شکل ناخودآگاه در ساختار زبانی خود را لو می‌دهد.

‏خشونت ابتدا در ذهن شکل می‌گیرد و بر اساس گفتمان فرهنگی جامعه بنیان نهاده می‌شود. در واقع هویت و ریشه‌یابی خشونت‌ورزی راباید در ساختار فکری‌-‌‌فرهنگی جامعه جستجو کرد. خشونت گرچه در مناسبات اجتماعی و فردی انسان‌ها بروز می‌یابد، اما بیش از آن در الگوی رفتاری و ساختار فرهنگی جامعه به رسمیت شناخته شده و مبتنی بر انسان‌شناسی و فلسفه اجتماعی هر جامعه و البته تجربیات تاریخی یک تمدن خاص بنا می‌شود. اگرچه خشونت جنسیت نمی‌شناسد اما همواره دو گروه از آدمیان یعنی زنان و کودکان بیش از مردان قربانی خشونت شده‌اند. شاید خشونت به کودکان را بتوان ذیل تفاوت قدرت‌های جسمی تفسیر کرد، اما خشونت علیه زنان را باید در جایگاه انسانی و اجتماعی آنان در بستر تاریخ پی گرفت.

با توسعه و رشد تمدن بشری و گسترش فرهنگ مدرن، خشونت علیه زنان کمتر شد، دست‌کم مقرراتی برای محدود کردن و کنترل خشونت فیزیکی علیه آنان تدوین شد اما در این میان امری که توجه کمتری به آن شده است و شاید مدافعان حقوق بشر و زنان کمتر به آن توجه کرده‌اند خشونت کلامی و روانی علیه آنان است.

خشونت کلامی و روانی، طیف بیشتری از زنان را به دام آسیب‌های خود می‌کشاند.‏ نتایج یک پژوهش ملی نشان می‌دهد زنان ایرانی درمیان انواع نه‌گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند

خشونتی بی‌رحم، تحقیرآمیز و ضدکرامت انسانی که در پشت خشونت‌های ظاهری به فراموشی سپرده شده است. خشمی که دایره قلمرو آن تا جایی گسترش می‌یابد که هرگونه تعرض و تعدی به شخصیت و کرامت زنان را خشونت علیه آنان قلمداد می‌کند. این خشم به ظاهر نرم، زخمی به عمق جان آدمی دارد که گفته‌اند زخم زبان از تیغ شمشیر نیز برنده‌تر است و از زهرمار تلخ‌تر! و تلخ‌تر آنکه این وجهه از خشونت، نادیده انگاشته می‌شود و بی‌مهری به زنان، خود مورد بی‌مهری قرار گرفته است این نوع از خشونت مانند دردی است که به دلیل پنهان بودن علایم بیماری شناخته نمی‌شود که مورد معالجه قرار گیرد. به همین دلیل خشونت کلامی و روانی، طیف بیشتری از زنان را به دام آسیب‌های خود می‌کشاند.‏

نتایج یک پژوهش ملی نشان می‌دهد زنان ایرانی درمیان انواع نه‌گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند.
خشونت

52/7 درصد از کل پاسخگویان اعلام کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تاکنون قربانی این نوع خشونت که شامل دشنام، دادو فریاد بهانه‌گیری‌های پی‌درپی و... است بوده‌اند رتبه بعد، خشونت فیزیکی از نوع دوم است که 37/8درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده‌اند که شامل سیلی‌زدن، زدن یا مشت یا چیز دیگر، لگدزدن و... است.

متوسط میزان تجربه این نوع خشونت‌ها برای زنان درگیر در خشونت خانگی برابر با 2/46 بار است. رتبه سوم با رقم 27/7 درصد متعلق به خشونت‌های ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی است که شامل ایجاد محدودیت از ارتباط‌های فامیلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاریابی و اشتغال و ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمن‌های اجتماعی است که 72/3 درصد از زنان اظهار کرده‌اند از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض این نوع از خشونت همسران خود نبوده‌اند.‏

اما مفهوم خشونت هم خشونت فیزیکی را دربرمی‌گیرد هم فشارهای روانی را، که البته این نوع آخر بیشترین شکل خشونت خانگی را شامل می‌شود. به‌نظر روان‌شناسان، خشونت‌های روانی و کلامیِ مکرر به همان اندازه مخرب هستند که خشونت‌های فیزیکی.

 

براساس یافته‌های روانشناسی زن، خشونت روانی- کلامی بیش از خشونت‌های فیزیکی بر روح زنان تاثیر می‌گذارد و لایه‌های عمیق و حساستر درون آنان را تهدیدمی‌کند. خشونتی که کمتر به چشم می‌آید و به دلایل فرهنگی در بسیاری از موارد به رسمیت شناخته نمی‌شود

 

اگرچه در دنیای جدید خشونت فیزیکی کمتر از گذشته به چشم می‌خورد اما خشونت‌های روانی-کلامی پنهان مانده است و قربانیان زیادی می‌گیرد. باید پذیرفت صرفا بر اساس تدوین قوانین و آیین‌نامه نمی‌توان شعله خشونت علیه زنان وکودکان را خاموش کرد تنها با روشن کردن چراغ آگاهی می‌توان از چنگ این ظلمت پنهان، رهایی جست.‏

 

 

منبع:سلامت نیوز ، مردم سالاری ، سایت ویستا

 


مطالب روانشناسی ( بیماری جلوگیری )

    نظر

آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیباییهای ظاهری می شود و این توجه افراطی، می تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.

بد حجابی

پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه ی خود نمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از پریشانی ها و دغدغه های فکری زن به شمار می آید؛ زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاشتن جلوه های زنانه در بین جامعه، باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیبایی های ظاهری می شود که این توجه افراطی، می تواند بروز اختلالهای روانی را در زن در پی داشته باشد.

محققان علوم رفتار در تحلیل خودنمایی بیمارگونه و برخی ناهنجاریهای پوششی برخی افراد معتقدند وقتی زن، بی حجاب و با ظاهری پر اطوار در بین مردان ظاهر می شود، ممکن است عده ای او را مورد تحسین و تکریم (ظاهری) قرار دهند. به همین دلیل وی همواره سعی می کند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها قرار گیرد.

این کارشناسان با اشاره به آثار آغاز این رویه اخلاقی افزودند: معمولاً این گونه زنان و دختران برای اینکه محبوبتر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش و تقلید از مدهای جدید می کنند. این روند، می تواند ناراحتیهای روانی زیادی را برای آنان ایجاد کند. نگرانی از اینکه ممکن است همیشه کارها به دلخواه پیش نرود، باعث بروز مشکلاتی برای آنها می شود. برای مثال این تصوّر که آیا با صرف این همه وقت و هزینه ی مالی توانسته اند نظر دیگران را به طرف خود بکشند و مورد پسند آنان شوند یا به عکس، مورد تمسخر و تحقیر آنان هستند، می تواند همواره ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به انسان هایی نگران تبدیل سازد.

پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه ی خود نمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از پریشانی ها و دغدغه های فکری زن به شمار می آید

محققان به این نکته هم اشاره کردند که دلیل بعدی که می تواند بر نگرانی آنها بیفزاید، این تصور است که هر لحظه رقیبی زیباتر از راه برسد و همچنین دلیل دیگری که باعث ناراحتی برای آنها می شود، این است که می بینند به مرور زمان از زیباییشان کاسته می شود و زنان جوانتر و زیباتر جای آنها را می گیرند و نقش آنها را در ربودن دل ها کمتر می کنند. آنها برای اینکه در این رقابت، ضعف خود را جبران کنند، دست به کارهای مختلفی می زنند؛ یعنی تنوع طلبی بیشتر در لباس، آرایش، جلوه گری و خودآرایی که البته نتیجه ی چندانی برایشان ندارد و آنها در مانده تر می سازد زیرا از شخصیت محکم درونی برخوردار نبوده اند و همواره هدفشان جلب رضایت ظاهری بوده است.
بد حجابی

محققان در ادامه به این نتیجه اشاره کردند که هنگامی که یک زن در اثر آزادی در خودآرایی و جلوه گری به چنین احساسی رسید، به زودی متوجه می شود که در این رقابت، دیگر توان مقابله با زنان زیبا و جوان را ندارد، با گذشت زمان و مسن شدن این احساس تلخ در او بیشتر می شود؛ زیرا می بیند همان افرادی که چندی پیش خریدار به جهت دسترسی آسان و جلوه گری های زنانه اغراق شده اطراف او بودند، دیگر حاضر نیستند با او رفت و آمد داشته باشند و بهای چندانی به او نمی دهند. این مرحله ایست که زن دچار افسردگی و اضطراب می شود و از تنظیم امور شخصی و اجتماعی خود درمانده می شود و اگر پذیرای واقعیت نباشد حتی گاه دیده شده که دست به خودکشی می زند.

در همین زمینه نویسنده ی کتاب چهره ی عریان زن می نویسد: زیبایی، به نمایش برجستگیهای بدن و آرایشی که اضطراب درونی و فقدان اعتماد به نفس را پنهان می کند، نیست؛ بلکه پیش از هر چیز مدیون قدرت تفکر، سلامت و کمال نفس است. چه بسیار دخترانی که به سبب شوق دستیابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی، به اختلالات روانی و اضطراب های گوناگون مبتلا شده اند. گمان و تصور یک دختر این است که زندگی و آینده اش به اندازه ی بینی و یا خمیدگی مژههایش بستگی دارد، تا آنجا که حتی یک میلیمتر کوتاهی طول مژه نیز می تواند به مسئله ای جدی و بحرانی واقعی در زندگی او تبدیل شود.

وقتی زن تمام زیباییهای خود را در معرض تماشای عموم قرار داد، دیگر چیزی برای جلب نظر ندارد و براساس قانون عرضه و تقاضا، ارزش خود را از

دست خواهد داد

واقعیت این است که وقتی زن تمام زیباییهای خود را در معرض تماشای عموم قرار داد، دیگر چیزی برای جلب نظر ندارد و براساس قانون عرضه و تقاضا، ارزش خود را از دست خواهد داد. در حالی که به گواه روانشناسان و محققان علوم رفتاری بر اساس یک منطق تجربی و عقلانی رعایت پوشش مناسب سبب افزایش زیبایی زن می شود.

 


مهناز افشار و جومونگ درمقابل رشیدپور

    نظر

 http://www.farscinema.com/images/stories/tvnews/mahnazafsharvajoumong/mahnazandjoumong03.jpg

پارساپرس: سال گذشته با سفر سانگ ایل گوک به ایران,مهناز افشار و رضا رشید پور با این بازیگر مصاحبه ای داشتند که شما را به خواندن و دیدن تصاویر این مصاحبه دعوت می کنیم.


مهناز افشار:من نمی توانم زیاد سئوال تخصصی بپرسم. فقط دوست دارم حس و حال آقای سانگ را که جلوی دوربین قرار می گیرند، بدانم. زمانی که از کارگردان صدا، دوربین و اکشن را می شنود و باید یک پلان حسی و عاطفی کنند چه حالی دارند؟

سانگ ایل گوک: برای من سخت ترین موقعیت زمانی است که باید در مقابل دوربین گریه کنم. برای این کار از صبح تمرین می کنم. مادر من یک بازیگر معروف کره ای هستش که همیشه به من می گوید, هر وقت توانستی صحنه گریه و خنده را خوب بازی کنی آن زمان بازیگر خوب شده ای.

مهناز افشار: شهرت در کشور شما چطور است؟ شناخته شدن در زندگی عادی تان تاثیر گذاشته؟ اذیت نمی شوید؟

سانگ ایل گوک: خیلی در زندگی من تاثیر گذاشته است, همانطور که در ایران هوادار دارم در کشور خودم کره نیز هواداران زیادی دارم. به خاطر همین در خیابان های کره نمی توان قدم بزنم یا خیلی وقت ها تصویربرداری فیلم ها و سریال ها با جمع شدن هواداران تعطیل می شود.

مهناز افشار: دغدغه همه بازیگران سراسر دنیا, وارد شدن به سینمای هالیوود هستش که البته این دغدغه من نیست. می خواستم بدانم شما به این موضوع فکر می کنید؟

سانگ ایل گوک: من به هالیوود اصلا فکر نمی کنم و زیاد دوست نخواهم داشت که سینما و هنر کره را رها کنم و پایبند فرهنگ هالیوودی شوم. دوست دارم که سینمای کشورم با بازیگران توانمند کره رشد کند

روی این مبل نشینید، 50 میلیون تومان است

    نظر
 

شرق: قیمت‌ها واقعا سرگیجه ایجاد می‌کنند. وقتی برای گزارش در خیابان‌های داغ رها می‌شوی، فکرش را هم نمی‌کنی، قرار است با قیمت‌هایی سر شاخ شوی که چشمانت را از تعجب دچار دهان دره بزرگی می‌کنند. به نظر می‌رسد دوره تازه‌ای برای قیمت‌ کالاهای مصرفی به وجود آمده است چون در زیر‌گذر هر بازاری که سرک می‌کشی قیمت‌ها تمام قد ایستاده‌اند تا با مشتریان عکس یادگاری بگیرند. بعضی از کالاها البته از یاد بسیاری از مصرف‌کنندگان رفته است. مثلا اگر به یک کارمند دولت بگویی که کاناپه و مبل‌های راحتی قیمت‌های چند میلیونی دارند به احتمال زیاد گمان می‌برد که او را به بازی گرفته‌اید و با گفتن پناه بر خدا سعی می‌کند تا ذهن خود را از خبر شما رها سازد. البته منظور از کارمندان دولت آن گروه از افراد خارج از حیطه‌های مدیریتی هستند که حتی در خواب هم نمی‌بینند که برخی از مدیران‌شان حقوق‌های چند میلیونی دارند. سطح دستمزدهای دولتی اما بحث این گزارش نیست، ماجرای حیرت‌آور برای این نوشته، قیمت‌هایی است که این روزها در بازار مبل، کاناپه و مبل‌های راحتی دست به دست می‌شود. حتما شما نام بازار مبل ایران در خیابان یافت‌آباد را شنیده‌اید. یعنی جایی که کمی آن سوتر از پاساژهای مبل‌فروشی و مغازه‌های الوان و نورانی آنها خانه‌های زیادی در چرخه بدمزه فقر، صبح را به شب و شب را به صبح می‌رسانند. همسایگی فقر با قیمت‌هایی که صفرها در جلو آن به صف شده‌اند از همان دور که نزدیک یافت‌آباد می‌شوی تصویری از یک واقعیت شهری به تو تحمیل می‌شود. به هر حال اینجا یکی از اصلی‌ترین بازارهای مبل ایران است که در پایتخت و در دلهره اقتصادی جنوب تهران قرار گفته است.

اگر جیب کوچک دارید به سمساری بروید
وقتی برای خرید مبل، راهی یافت‌آباد می‌شوید باید تا آنجا که می‌توانید جیبی پر از پول داشته باشید. هر چند در این بازار به خاطر رکود حاکم بر اقتصاد کشور بسیاری از فروشندگان به فروش قسطی روی آورده‌اند ولی با این وجود، جیب کم وزن خیلی‌ها به درد بازار مبل ایران نمی‌خورد.
رحمان یکی از فروشندگان این بازار می‌گوید: «جیب‌های کوچک یا باید از سمساری‌ها مبل خریداری کنند یا باید سری به بخش ایرانی فروش بازار مبل ایران بزنند.»

بدون شک رحمان درست می‌گوید. اینجا قیمت‌ها با کسی شوخی ندارند و نمی‌شود رقم کوچکی را برای خرید مبل اختصاص داد. البته در بخش ایرانی فروش‌های بازار مبل ایران نیز قیمت‌ها آن‌طور که رحمان می‌گوید سر سازگاری با مشتریان ندارند. در حال حاضر یک دست کاناپه بی‌کیفیت ایرانی حداقل 900 هزار تومان قیمت دارد. البته کاناپه نیم‌ست ایرانی را می‌توان با قیمت کمتر از این هم خرید ولی یک نکته را نباید فراموش کرد که در این بازار به شدت برخی از فروشندگان برای کیفیت اجناس ایرانی موج منفی می‌فرستند‌ ولی واقعیت این است که مبل‌ها و کاناپه‌های ایرانی به لحاظ کیفی اوضاع بهتری نسبت به سایر کالاهای ایرانی دارند. مثلا اگر شما همیشه جزو منتقدان خودروهای وطنی هستید در مورد مبل‌های ایرانی این مجال را پیدا می‌کنید که از یک کالای ایرانی تعریف کنید. این البته ادعایی است که از سوی برخی از مشتریان بازار مبل مطرح می‌شود. فارغ از این، قیمت‌ها در بازار مبل در ویترین وارداتی‌ها رنگ و بوی دیگری دارند. مبل‌ها و کاناپه‌هایی که از کشور همسایه ترکیه وارد ایران می‌شوند گوی سبقت را در بازار ربوده‌اند. البته بدون تعارف در زیبایی و کیفیت اجناس ترکیه توانسته‌اند جای خود را به خوبی در بازار باز کنند. به قول فعالان اقتصادی ترک‌ها در چند سال گذشته در بسیاری از زمینه‌های اقتصادی میخ خود را محکم در بازارهای منطقه کوبیده‌اند. در بازار مبل پایتخت، برند‌های ترکیه‌ای مثل استقبال یا تاش حداقل از سه میلیون و 800 هزار تومان تا چهار میلیون تومان قیمت دارند. این قیمت‌ها البته مربوط به کاناپه‌های نیم‌ست است. در این بازار می‌توان یک دست کاناپه ترکیه‌ای هفت‌نفره را 15 میلیون تومان خریداری کرد. اجناس ایتالیایی هم رخ ویژه‌ای در بازار مبل دارند. مبل‌های استیل ایتالیایی شاید معروف‌ترین کالاهای این بازار باشند که تا 40 میلیون تومان هم قیمت می‌خورند. برای همین وقتی برای خرید به این بازار می‌روید به سادگی‌ نمی‌توانید روی مبل‌ها و کاناپه‌ها یله بدهید چون صدای فروشندگان چرت خیال شما را پاره می‌کند: «آقا روی آن مبل نشینید؛ 50 میلیون تومان است.»

در این بازار البته اجناس دانمارکی نیز جای ویژه‌ای دارند و نظر مشتریان زیادی را به خود جلب کرده‌اند. این مبل‌ها را می‌توان با نرخ حداقل چهار میلیون تومان خریداری کرد. در این فضا میزهای عسلی هم از قافله قیمت‌ها عقب نمانده‌اند. ساده‌ترین میز 800 هزار تومان قیمت دارد و میزهای آکواریومی نیز تا یک میلیون تومان قیمت خورده‌اند. در ویترین این مغازه‌ها گاهی اوقات مجسمه‌های چوبی و برنزی نیز جا خوش کرده‌اند و به مشتریان لبخند می‌زنند. این مجسمه‌ها را می‌توان حداقل با پنج میلیون تومان خریداری کرد. بوفه‌های استیل هم البته سعی کرده‌اند تا صفرهای بیشتری را به خود اختصاص دهند. نرخ این بوفه‌ها از 850 هزار تومان شروع می‌شود تا 10 میلیون تومان بالا می‌رود.

برای شما دکور می‌زنیم به رنگ چشمان‌تان
نکته جالب ماجرا در بازار مبل ایران معرفی دکوراسیون‌هایی است که دکور خانه شما را تولید و نصب می‌کنند. برای یافتن این دکوراسیون‌ها فقط کافی ا‌ست که با فروشندگان این بازار مشورت کنید. «برای شما دکور می‌زنیم به رنگ چشمان‌تان.» این جمله را می‌توان از این گروه از فعالان بازار شنید. منتها باید توجه داشت که نرخ دکورها کمی تا مقداری بالاست. یعنی اگر شما آپارتمانی 200 متری داشته باشید نرخ دکوراسیون آپارتمان شما (مجموعه‌ای از مبل و کابینت) حداقل 65 تا 70 میلیون تومان آب می‌خورد. به عبارتی پول یک آپارتمان کوچک، هزینه دکوراسیون یک آپارتمان نسبتا بزرگ می‌شود. پیشنهاد می‌کنیم سری به این بازار بزنید؛ بازاری که نمونه آن در شرق تهران هم وجود دارد. قیمت‌ها در اینجا حکمرانی می‌کنند. فقط مراقب باشید روی مبل‌ها استراحت نکنید. چون در این بازار هر کدام از مبل‌ها و کاناپه‌ها چند میلیون تومان قیمت دارد

 


روی این مبل نشینید، 50 میلیون تومان است

    نظر
 

شرق: قیمت‌ها واقعا سرگیجه ایجاد می‌کنند. وقتی برای گزارش در خیابان‌های داغ رها می‌شوی، فکرش را هم نمی‌کنی، قرار است با قیمت‌هایی سر شاخ شوی که چشمانت را از تعجب دچار دهان دره بزرگی می‌کنند. به نظر می‌رسد دوره تازه‌ای برای قیمت‌ کالاهای مصرفی به وجود آمده است چون در زیر‌گذر هر بازاری که سرک می‌کشی قیمت‌ها تمام قد ایستاده‌اند تا با مشتریان عکس یادگاری بگیرند. بعضی از کالاها البته از یاد بسیاری از مصرف‌کنندگان رفته است. مثلا اگر به یک کارمند دولت بگویی که کاناپه و مبل‌های راحتی قیمت‌های چند میلیونی دارند به احتمال زیاد گمان می‌برد که او را به بازی گرفته‌اید و با گفتن پناه بر خدا سعی می‌کند تا ذهن خود را از خبر شما رها سازد. البته منظور از کارمندان دولت آن گروه از افراد خارج از حیطه‌های مدیریتی هستند که حتی در خواب هم نمی‌بینند که برخی از مدیران‌شان حقوق‌های چند میلیونی دارند. سطح دستمزدهای دولتی اما بحث این گزارش نیست، ماجرای حیرت‌آور برای این نوشته، قیمت‌هایی است که این روزها در بازار مبل، کاناپه و مبل‌های راحتی دست به دست می‌شود. حتما شما نام بازار مبل ایران در خیابان یافت‌آباد را شنیده‌اید. یعنی جایی که کمی آن سوتر از پاساژهای مبل‌فروشی و مغازه‌های الوان و نورانی آنها خانه‌های زیادی در چرخه بدمزه فقر، صبح را به شب و شب را به صبح می‌رسانند. همسایگی فقر با قیمت‌هایی که صفرها در جلو آن به صف شده‌اند از همان دور که نزدیک یافت‌آباد می‌شوی تصویری از یک واقعیت شهری به تو تحمیل می‌شود. به هر حال اینجا یکی از اصلی‌ترین بازارهای مبل ایران است که در پایتخت و در دلهره اقتصادی جنوب تهران قرار گفته است.

اگر جیب کوچک دارید به سمساری بروید
وقتی برای خرید مبل، راهی یافت‌آباد می‌شوید باید تا آنجا که می‌توانید جیبی پر از پول داشته باشید. هر چند در این بازار به خاطر رکود حاکم بر اقتصاد کشور بسیاری از فروشندگان به فروش قسطی روی آورده‌اند ولی با این وجود، جیب کم وزن خیلی‌ها به درد بازار مبل ایران نمی‌خورد.
رحمان یکی از فروشندگان این بازار می‌گوید: «جیب‌های کوچک یا باید از سمساری‌ها مبل خریداری کنند یا باید سری به بخش ایرانی فروش بازار مبل ایران بزنند.»

بدون شک رحمان درست می‌گوید. اینجا قیمت‌ها با کسی شوخی ندارند و نمی‌شود رقم کوچکی را برای خرید مبل اختصاص داد. البته در بخش ایرانی فروش‌های بازار مبل ایران نیز قیمت‌ها آن‌طور که رحمان می‌گوید سر سازگاری با مشتریان ندارند. در حال حاضر یک دست کاناپه بی‌کیفیت ایرانی حداقل 900 هزار تومان قیمت دارد. البته کاناپه نیم‌ست ایرانی را می‌توان با قیمت کمتر از این هم خرید ولی یک نکته را نباید فراموش کرد که در این بازار به شدت برخی از فروشندگان برای کیفیت اجناس ایرانی موج منفی می‌فرستند‌ ولی واقعیت این است که مبل‌ها و کاناپه‌های ایرانی به لحاظ کیفی اوضاع بهتری نسبت به سایر کالاهای ایرانی دارند. مثلا اگر شما همیشه جزو منتقدان خودروهای وطنی هستید در مورد مبل‌های ایرانی این مجال را پیدا می‌کنید که از یک کالای ایرانی تعریف کنید. این البته ادعایی است که از سوی برخی از مشتریان بازار مبل مطرح می‌شود. فارغ از این، قیمت‌ها در بازار مبل در ویترین وارداتی‌ها رنگ و بوی دیگری دارند. مبل‌ها و کاناپه‌هایی که از کشور همسایه ترکیه وارد ایران می‌شوند گوی سبقت را در بازار ربوده‌اند. البته بدون تعارف در زیبایی و کیفیت اجناس ترکیه توانسته‌اند جای خود را به خوبی در بازار باز کنند. به قول فعالان اقتصادی ترک‌ها در چند سال گذشته در بسیاری از زمینه‌های اقتصادی میخ خود را محکم در بازارهای منطقه کوبیده‌اند. در بازار مبل پایتخت، برند‌های ترکیه‌ای مثل استقبال یا تاش حداقل از سه میلیون و 800 هزار تومان تا چهار میلیون تومان قیمت دارند. این قیمت‌ها البته مربوط به کاناپه‌های نیم‌ست است. در این بازار می‌توان یک دست کاناپه ترکیه‌ای هفت‌نفره را 15 میلیون تومان خریداری کرد. اجناس ایتالیایی هم رخ ویژه‌ای در بازار مبل دارند. مبل‌های استیل ایتالیایی شاید معروف‌ترین کالاهای این بازار باشند که تا 40 میلیون تومان هم قیمت می‌خورند. برای همین وقتی برای خرید به این بازار می‌روید به سادگی‌ نمی‌توانید روی مبل‌ها و کاناپه‌ها یله بدهید چون صدای فروشندگان چرت خیال شما را پاره می‌کند: «آقا روی آن مبل نشینید؛ 50 میلیون تومان است.»

در این بازار البته اجناس دانمارکی نیز جای ویژه‌ای دارند و نظر مشتریان زیادی را به خود جلب کرده‌اند. این مبل‌ها را می‌توان با نرخ حداقل چهار میلیون تومان خریداری کرد. در این فضا میزهای عسلی هم از قافله قیمت‌ها عقب نمانده‌اند. ساده‌ترین میز 800 هزار تومان قیمت دارد و میزهای آکواریومی نیز تا یک میلیون تومان قیمت خورده‌اند. در ویترین این مغازه‌ها گاهی اوقات مجسمه‌های چوبی و برنزی نیز جا خوش کرده‌اند و به مشتریان لبخند می‌زنند. این مجسمه‌ها را می‌توان حداقل با پنج میلیون تومان خریداری کرد. بوفه‌های استیل هم البته سعی کرده‌اند تا صفرهای بیشتری را به خود اختصاص دهند. نرخ این بوفه‌ها از 850 هزار تومان شروع می‌شود تا 10 میلیون تومان بالا می‌رود.

برای شما دکور می‌زنیم به رنگ چشمان‌تان
نکته جالب ماجرا در بازار مبل ایران معرفی دکوراسیون‌هایی است که دکور خانه شما را تولید و نصب می‌کنند. برای یافتن این دکوراسیون‌ها فقط کافی ا‌ست که با فروشندگان این بازار مشورت کنید. «برای شما دکور می‌زنیم به رنگ چشمان‌تان.» این جمله را می‌توان از این گروه از فعالان بازار شنید. منتها باید توجه داشت که نرخ دکورها کمی تا مقداری بالاست. یعنی اگر شما آپارتمانی 200 متری داشته باشید نرخ دکوراسیون آپارتمان شما (مجموعه‌ای از مبل و کابینت) حداقل 65 تا 70 میلیون تومان آب می‌خورد. به عبارتی پول یک آپارتمان کوچک، هزینه دکوراسیون یک آپارتمان نسبتا بزرگ می‌شود. پیشنهاد می‌کنیم سری به این بازار بزنید؛ بازاری که نمونه آن در شرق تهران هم وجود دارد. قیمت‌ها در اینجا حکمرانی می‌کنند. فقط مراقب باشید روی مبل‌ها استراحت نکنید. چون در این بازار هر کدام از مبل‌ها و کاناپه‌ها چند میلیون تومان قیمت دارد

 


دختر 21ساله از لحظه اسید پاشی روی صورتش گفت

    نظر
 

روزنامه ایران نوشت:
 
دختر جوانی که هدف اسیدپاشی خواستگار شرور قرار گرفته، روی تخت بیمارستان جزئیات تازه‌ ماجرای هولناک را فاش کرد.
به گزارش خبر آنلاین به نقل از ایران دختر 21 ساله شامگاه چهارشنبه شب - 2 تیر - مقابل خانه‌شان در خیابان کارگر جنوبی هدف اسیدپاشی قرار گرفت. «المیرا» که در بیمارستان بستری است صبح دیروز گفت: حدود یک سال قبل برای کار به یک مغازه مانتوفروشی در خیابان جمهوری رفته بودم. با آنکه خانواده‌ام تمایل زیادی به کار کردن من نداشتند اما خودم دلم می‌خواست کار نیمه‌وقت داشته باشم تا هم بتوانم برای کنکور و ورود به دانشگاه درس بخوانم و هم درآمدی کسب کنم.
پس از گفت‌وگو با بشیر 27 ساله - صاحب مغازه - که همراه خواهرزاده‌اش آنجا را اداره می‌کرد مشغول به کار شدم. اما از همان روزهای اول متوجه نگاه‌های معنادار بشیر شدم تا اینکه بالاخره پیشنهاد دوستی و ازدواج داد. از آنجا که من هم به او علاقه‌مند شده بودم پیشنهادش را پذیرفتم اما خیلی زود متوجه رفتارهای بیمارگونه و توهمات شدیدش شدم. چرا که بسیار بدبین بود و تعادل روحی، روانی نداشت.
پس از مدتی وقتی به او گفتم دیگر نمی‌خواهم به این دوستی ادامه بدهم با لحنی تند و تهدید‌آمیز گفت: اگر با من ازدواج نکنی می‌کشمت! اما من این حرفش را جدی نگرفتم. وقتی هم گفت یا زندگی با او را انتخاب کنم یا مرگ را، موضوع را شوخی گرفتم. با این حال حدود 3 ماه بعد از ادامه کار در مانتوفروشی انصراف داده و فقط به کلاس زبان می‌رفتم اما بشیر رهایم نمی‌کرد. هر چند وقت یک بار به بهانه‌ای سد راهم می‌شد و از من می‌خواست به پیشنهادش جواب مثبت دهم. اما من که به خوبی متوجه اخلاق، رفتار و شخصیت دوگانه‌اش شده بودم از او تنفر پیدا کرده و حاضر به ملاقاتش نبودم تا اینکه شب حادثه حدود ساعت هشت و نیم از کلاس زبان به خانه برمی گشتم که بشیر را سوار بر موتوسیکلتش دیدم. وقتی جلو آمد اصرار کرد با او صحبت کنم که علاقه‌‌ای نشان ندادم و با عجله به طرف خانه دویدم که او به طرفم اسید پاشید. در یک لحظه احساس کردم آتش گرفتم. خودش هم با عجله سوار بر موتوسیکلت فرار کرد. از شدت سوختگی فقط فریاد می‌کشیدم و با مشت و لگد به در خانه می‌کوبیدم. وقتی مادرم در را باز کرد به سرعت خودم را به حمام رساندم. دقایقی بعد پدر و مادرم با عجله مرا به بیمارستان رساندند. حالا چشم چپم و صورتم آسیب دیده و تحت مداوا هستم.
دختر جوان که هنوز هم از یادآوری لحظات دردناک به شدت رنج می‌کشید، گفت: بشیر فرزند یک خانواده نابسامان است. چهار برادر و سه خواهر دارد و خودش کوچکترین فرزند خانواده است. پدر و مادرش سال‌ها قبل فوت کرده و او در خانه خواهر و برادرهایش بزرگ شده بود. الآن هم خانواده‌اش می‌دانند کجا مخفی شده اما به پلیس حرفی نمی‌زنند. حتی من شنیده‌ام یکی از اطرافیانش در کار قاچاق انسان به خارج است به همین خاطر فکر می‌کنم شاید او را از کشور خارج کرده باشند. از بازپرس و کارآگاهان پلیس آگاهی هم تقاضا دارم او را هر چه سریع‌تر دستگیر کنند تا به سزای عملش برسد. او باید قصاص شود و همان طور که من در این چند روز زجر کشیده‌ام او هم باید طعم سوختگی با اسید را بچشد.
گفت‌وگو با مادر المیرا
زن میانسال که هنوز هم از این حادثه هولناک شوکه است گفت: من چند ماه قبل در جریان آشنایی دخترم با بشیر قرار گرفتم. یک روز که او برای صحبت درباره ازدواج با المیرا آمده بود متوجه اعتیادش شدم. رفتارش هم غیرعادی و ظاهرش به شدت به هم ریخته بود. به همین خاطر پس از رفتن او دخترم را به سختی سرزنش کرده و گفتم: این پسر از هیچ نظر مناسب تو و خانواده ما نیست. بعد هم از او خواستم هر چه سریع‌تر این ارتباط را قطع کند. اما هرگز تصور نمی‌کردم تا این حد بیمار باشد و چنین بلایی سر دخترم و زندگی ما بیاورد. امیدوارم پلیس و دستگاه قضایی با این جنایتکاران برخورد کند و مجازات سختی برایشان در نظر بگیرد تا درس عبرتی برای آنها و افرادی شود که چنین تصورات شیطانی در ذهن دارند. گفتنی است با گذشت هفت روز از این ماجرای هولناک ردیابی‌های پلیسی برای دستگیری متهم فراری همچنان ادامه دارد.

 


بسکتبالیست فرانسوی مسلمان شد/عکس

    نظر

 

به گزارش شیعه آنلاین، "کلود مارکوس" یک بسکتبالیست فرانسوی است که چندی ماه است عضو تیم بستکبال راه و ترابری استان قم شده است.

او مدتی پیش با حضور در دفتر حضرت آیت الله سید "محمدعلی علوی گرگانی" از مراجع تقلید قم، با بیان شهادتین به دین مبین اسلام و مذهب حق شیعه اثنی عشری گروید و نام "احمد" را برای خود انتخاب کرد.
 آپلود سنتر
این بسکتبالیست فرانسوی ?? ساله است و از حدود سه ماه پیش به ایران آمده و به تیم بسکتبال راه و ترابری قم پیوسته است.

وی مدتی پیش از مسئولان این تیم خواسته بود که کتاب های دینی در اختیار او قرار دهند تا آن را مطالعه کند. "کلود" پس از مطالعه این کتب تصمیم گرفت مسلمان شود

مرد 41 ساله در دریا 5 روز پارو زد + عکس

    نظر
 

 مرد 41 ساله پنج روز را به تنهایی در دریا سپری نمود تا رویایش را به انجام برساند...

مرد 41 ساله 300 مایل را بمدت پنج روز به تنهایی در دریا سپری نمود تا رویایش را به انجام برساند.

به گزارش البرزنیوز به نقل از 3 نسل، او توانست تنها فردی باشد که با یک قایق پارویی از بیگ آیلند تا کاوای را ایستاده پارو بزند.

او پس از پایان سفرش به کلینیکی رفت تا تورم پای خود را درمان کند.


با وجود اینکه سه کیلو از وزن او کم شده بود اظهار کرد حالش بسیار خوب است و گفت: "این سخت ترین کار در طول زندگیم بود. خوشحالم که این کار را به پایان رساندم اما فکر نمی کنم دیگر قادر به انجام این کار باشم".

وی ادامه داد : این کار بیشتر از لحاظ روحی آسیب گذار بود تا فیزیکی، من پنج روز و پنج شب خیس بودم.

سفر او شامل 215000 حرکت پارو با یک پاروی 82 اینچی بود.

 


نتایج جامجهانی زنان + تصاویر افتتاحیه

 

تیم های استرالیا، کره شمالی و ژاپن توان زنان فوتبالیست قاره آسیا را در جام جهانی فوتبال زنان در آلمان به نمایش می گذارند.

این رقابت ها از روز 26 ژوئن( پنج تیر) تا 17 ژوئیه ( 26 تیر) در 9 شهر آلمان برگزار خواهد شد.

به گزارش ایرنا، در روز نخست از این رقابت ها فرانسه با یک گل بر نیجریه غلبه کرد و آلمان هم با نتیجه دو بر یک از سد کانادا گذشت.

چهره شهرهایی که میزبان این رقابت ها هستند کاملا حال و هوای جام جهانی را دارد و تمام بخش های شهرها آذین بندی شده است. دو شبکه تلویزیون دولتی آلمان هم به طور زنده این مسابقات را پخش می کنند.

تیم های استرالیا، کره شمالی و ژاپن توان زنان فوتبالیست قاره آسیا را در جام جهانی فوتبال زنان در آلمان به نمایش می گذارند.

تیم آمریکا که تاکنون دو بار قهرمان جام جهانی و یک بار قهرمان المپیک شده و در رده بندی جهانی فیفا در مقام نخست است یکی از امیدهای قهرمانی این دوره از جام جهانی به شمار می رود. آمریکایی ها در گروه سی با کره شمالی، کلمبیا و سوئد هم گروه هستند.

32 مسابقه درقالب چهار گروه چهار تیمی در 9 شهر آلمان از 26 ژوئن ( پنج تیر) تا 17 ژوئیه(26 تیر) برگزار می شود.