سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسبان نخستین روزنامه گردشگری ایران ویژه نامه شهر جدید پردیس

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کارنامه بازیگری مصطفی زمانی/از قصه زلیخا تا قصه پریا

 کارنامه بازیگری مصطفی زمانی/از قصه زلیخا تا قصه پریا

شاید کمترکسی فکر می کرد که جوان محجوب شهرستانی علاقه مند به بازیگری و جویای نام سریال «یوسف پیامبر»که درزمان پخش این سریال با حواشی بسیاری روبرو شد، بتواند این قدربا استعداد باشد.مصطفی زمانی بازیگری که این روزها فیلم«قصه پریا»را روی پرده سینماها دارد،باایفای نقش سیاوش مسرور توانست بار دیگر توانایی اش را دربازیگری به برخی ازمنتقدانش ثابت کند.گرچه پیش از این هم برای بازی خوبش درنقش سینا درفیلم«آل»به برخی منتقدان ثابت کرده بود که دلیل حضورش درسینما،علاقه واستعدادش است نه چشمهای رنگی و چهره زیبایش.زمانی باحضور درسریال«یوسف پیامبر»به عنوان نخستین تجربه بازیگری اش شروع بسیار سختی داشت.برخلاف برخی هم سن و سالهایش که به راحتی قدم دراین راه گذاشتند.اما حاصل تحمل این همه سختی و ممارست این است که حالا بسیاری از اهالی مطبوعات و سینماازاوبه عنوان سوپراستارآینده نام می برند.لقبی که سالهاست محمدرضا گلزاربه تنهایی آن را با خود همراه دارد.چیزی که زمانی معیارها واستحقاقش را تاحدودی دارد.به شرطی که درست انتخاب کند.امااگرباورنمی کنید حتما به دیدن جدیدترین ساخته فریدون جیرانی یعنی فیلم«قصه پریا» بروید.

زمانی درهمین مدت کوتاهی که به اهالی هنرپیوسته،مسیر ناهمواروپرپیچ و خمی را دربازیگری طی کرده است.از بازی خوبش درسریال«یوسف پیامبر»تا فیلم«من همسرش هستم»که نقش متفاوتی را ایفا کرده است.او دراین فیلم پدر دو فرزند است و مقابل میتراحجارو نیکی کریمی که جزئ بازیگران توانای سینما محسوب می شوند ایفای نقش کرده است.گرچه او درچند فیلم سینمایی نیز بازی کرده که هنوز به اکران عمومی درنیامده اند.اما همین مسئله کافی است تا بدانیم که بااستعداد است.چرا که بلافاصله پس از بازی دریک سریال تلویزیونی،پیشنهادات بسیاری درسینما به اوشد و مسیر زندگی زمانی را به سمت و سوی دیگری کشاند.البته زمانی که این سریال پخش می شد خیلیها به آن و بازی مصطفی زمانی خرده می گرفتند.اما نباید بی انصاف بود و این نکته را فراموش کرد که بازی دراین سریال نخستین تجربه زمانی محسوب می شدوبادرنظر گرفتن این مسئله تاحدی بازی زمانی قابل قبول بود.البته پس از آن هم بازی اش درفیلم«کیفر»درکارنامه هنری اش نقطه عطفی به حساب نمی آید که آن هم به این خاطر است که در این فیلم نقش خاص و متفاوتی را بازی نکرد و فرصتی برای او نبود تا بتواند توانایی اش را به تصویر بکشد.اما فیلم«آل»و نقش سینا تاحدودی فرصت خوبی برای او بود تا بتواند به خیلیها ثابت کند که دربازیگری حرفی برای گفتن دارد.زمانی بازیگر با انگیزه ای است وشاید یکی ازدلایل موفقیتش در این مدت کوتاه همین نکته باشد.او می داند که صرفا برای شهرت و ثروت به این سمت و سو کشیده نشده،بلکه عشق به بازیگری وعلاقه به ایفای نقشهای متفاوت است که او را به سینما سوق داده است.گرچه حواشی این حرفه هم برای هرکسی می تواند جذاب باشد.چه برسد به یک جوان علاقه مند به بازیگری که تا حدی معیارهای ستاره شدن را هم دارد.

یکی از نکات مثبت بازی اش،با احساس بودن و درعین حال نگاه و چهره معصومانه ای است که او داردومناسب برخی نقشهاست وهمین نکته هم باعث شد سلحشورازبین گزینه هایی که داشت،این ریسک را کرده واورابرای بازی درسریالش انتخاب کند.چهره جدید و ناآشنایی که معلوم نبود می تواند با ایفای نقش اول یک سریال عظیم موفق باشد یا نه!

به یقین او در بازی و پلانهای احساسی به زیبایی گریه می کند و مخاطبش را تحت تاثیر قرار می دهد.گرچه ممکن است که درآینده این نکته مثبت به ضرراو تمام شودودربازی اش و نقشهایی که ایفا می کندبه تکرار بیفتد.مگراینکه درانتخاب پیشنهادهایی که به او می شود، بازیگر باهوشی باشد.زمانی دربیشتر سکانسهایی که درسریال«یوسف پیامبر»لازم بود که با احساس باشد به زیبایی توانست حسش را به مخاطب منتقل کند.پلانهای بازی مشترک او با محمودپاک نیت مثال خوبی برای این ادعاست.او در«قصه پریا»نیزاز این توانایی اش بهره گرفت تا بتواند تماشاگر را با خود همراه کرده ودرگیر قصه کند.البته لحن صحبت و صدایش این مسئله را درذهن ایجاد می کرد که جیرانی از او خواسته تا به محمدرضا فروتن بی شباهت نباشد.اما شاید هم این مسئله کاملا تصادفی باشد.گرچه صدا و لحن و بازی خوبش به خاطر این بود تا تنهایی و خستگی و سرخوردگی و بی پناهی سیاوش مسرور راکه ازهمه جا و همه کس رانده و مانده شده، به تماشاگر منتقل کند.اما از همان لحظات اولی که صدایش را از طریق نوار کاست می شنویم تا داستان زندگی اش را برایمان تعریف کند ناخودآگاه به این مسئله فکرمی کنیم.اما بعد که وارد داستان زندگی اش می شویم متوجه می شویم که این لحن و صدا از روی تقلید نبوده ودلیل منطقی ای برای این نوع بازی اش دارد.

اما زمانی هم مثل هربازیگردیگری نقاط ضعفی دارد وهنوزاول این راه است ومسیر طولانی و پرفرازونشیبی را پیش رو دارد و باید دید که درآینده اتفاقات خوبی برایش خواهد افتادونقشهای متفاوت به او پیشنهاد خواهد شدوشانس همکاری باکارگردانهای حرفه ای راکه بتوانند به خوبی او را هدایت کنندخواهدداشت یا اینکه توانایی اش درحد همین نقشهاست و باید به فکر حرفه دیگری باشد.باید منتظر بود تا فیلمهایش به اکران عمومی دربیاید و بعد درباره آینده بازیگری اش قضاوت کرد.

زینب علیپور تهرانی