سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسبان نخستین روزنامه گردشگری ایران ویژه نامه شهر جدید پردیس

صفحه خانگی پارسی یار درباره

حمله 4 دزد به زن تنها در شمال تهران

زمانی که با ورود به یک صرافی 7 هزار یورو خریداری کردم، در منطقه زعفرانیه پس از پیاده شدن از تاکسی سرنشینان 2 دستگاه موتورسیکلت به من حمله کرده و با سرقت 7 هزار یورو و 4 میلیون تومان پول که همراه داشتم، متواری شدند.
جام جم: 4 سارق که با تعقیب یک زن میانسال از صرافی در شمال تهران به او حمله کرده و 14 میلیون تومان پول او را سرقت کرده‌اند، تحت تعقیب پلیس آگاهی قرار گرفتند.

چند روز پیش زنی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 از حمله 4 دزد در شمال تهران و سرقت 7 هزار یورو و 4 میلیون تومان پول نقدی که همراه داشت، خبر داد.

در پی این تماس ماموران کلانتری 163 ولنجک با حضور در محل پرونده‌ای را تشکیل و موضوع با دستور دادیار شعبه 4 دادسرای جنایی برای تحقیقات به پایگاه یکم پلیس آگاهی ارجاع شد. زن مالباخته در مرحله بعدی از تحقیقات به ماموران پلیس آگاهی گفت: زمانی که با ورود به یک صرافی 7 هزار یورو خریداری کردم، در منطقه زعفرانیه پس از پیاده شدن از تاکسی سرنشینان 2 دستگاه موتورسیکلت به من حمله کرده و با سرقت 7 هزار یورو و 4 میلیون تومان پول که همراه داشتم، متواری شدند.

در پی این اظهارات ماموران با حضور در صرافی و بررسی دوربین مداربسته موفق به شناسایی یکی از سارقان شدند که مالباخته را از ابتدای حضور در این محل تحت‌نظر قرار داده بود و پس از ترک صرافی از سوی مالباخته، این فرد نیز به دنبال وی محل را ترک کرده است.با شناسایی این فرد و مشاهده تصویر از سوی مالباخته، وی او را یکی از سارقان معرفی کرد.

سرهنگ اکبرپور، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی در این باره گفت: با گزارش موضوع به دادیار رضوانفر در دادسرای جنایی، وی دستور چاپ تصویر متهم تحت تعقیب را بدون پوشاندن چهره صادر کرد. از مردم درخواست می‌شود در صورت شناسایی متهم موضوع را با تلفن 22292013 و 21868298 به پلیس آگاهی اطلاع دهند.

سرنوشت دردناک نوزاد معلول در سطل زباله

ماموران پلیس پس از حضور در آنجا مشاهده کردند که یک کودک حدود 7‌ماهه در داخل یک سطل زباله رها شده است.
وطن امروز: یک نوزاد معلول که در یک سطل زباله رها شده بود توسط ماموران پلیس کشف شد.

سرهنگ علی محمدی، سرکلانتر دوم پایتخت درباره جزئیات این خبر اظهار کرد: چندی پیش رهاسازی یک نوزاد حدود 7‌ماهه در محدوده یکی از بیمارستان تهران به ماموران کلانتری 134 شهرک قدس گزارش و پلیس به آنجا اعزام شد.

وی ادامه داد: ماموران پلیس پس از حضور در آنجا مشاهده کردند که یک کودک حدود 7‌ماهه در داخل یک سطل زباله رها شده است.

سرهنگ محمدی با بیان اینکه در بررسی‌های بیشتر مشخص شد این نوزاد دارای معلولیت است، افزود: در حال حاضر پرونده رسیدگی به این موضوع تشکیل و به پلیس آگاهی ارجاع داده شده است.

مراسم ترحیم «مهسا»، دختری که قربانی «نه»گفتن شد

مراسم ترحیم «مهسا»، دختری که قربانی «نه»گفتن شد

سفیر نیوز : چهارشنبه گذشته مهسا امین فروغی در برابر دیدگان حیرت زده مردم در پل مدیریت با ضربات متعدد چاقو توسط همکلاسی‌اش کوشا به قتل رسید....امروز دوشنبه، مراسم ترحیم مهسا امین فروغی، دختری که قربانی «نه»گفتن خود شد برگزار می‌شودچند هفته‌ای بیشتر از بحث‌های داغ درباره قصاص جوانی که تنها به دلیل «نه»گفتن آمنه، چشم‌هایش، زیبایی‌اش و جوانی‌اش را از او گرفت نمی‌گذرد، اما این بار مهسا قربانی «نه» گفتن شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری سفیر، چهارشنبه گذشته مهسا امین فروغی در برابر دیدگان حیرت زده مردم در پل مدیریت با ضربات متعدد چاقو توسط همکلاسی‌اش کوشا به قتل رسید.

این بار هرچند مردم تلاش کردند که از تکرار فاجعه میدان کاج جلوگیری کنند، اما چند دقیقه تامل کافی بود تا برای همیشه این دختر دانشجوی جوان چشمهایش را برای همیشه ببندند و غرق به خون شود.

قاتل  که کوشا نام دارد و همکلاس مقتول بود بعد از جنایتی که رقم زد در مصاحبه‌ای گفت:" با مهسا اصلا دوست نبودم، از همان روزهای نخست دانشگاه مهسا را دیدم و از او خوشم آمد. هربار جلو رفتم قاطعانه «نه» گفت و صددرصد مرا طرد کرد و هیچ‌گاه به من ابراز علاقه نکرد، مهسا همه ذهن و وجودم را تسخیر کرده بود در حالی که از ? سال پیش فهمیدم این دختری نیست که همسرم شود اما «نه» گفتن او برایم کابوس شده بود و کینه به دل داشتم.این دختر بسیار پاک بود و با هیچ‌‌کس او را ندیدم اما تحمل شنیدن جواب «نه» را نداشتم."

امروز دوشنبه مراسم ترحیم مهسا امین فروغی، دختری که قربانی «نه»گفتن خود شد برگزار می‌شود.

به همین مناسبت خانواده امین فروغی در اطلاعیه‌ای، زمان و مکان مراسم ترحیم مهسا را اعلام کردند.

در این اطلاعیه آمده است:

همه آفاق گرفت و همه اطراف گشاد             صیت خلق تو، که پیوسته نگهبان تو باد

با سپاس از دوستان و آشنایان که حضورشان در مراسم تدفین مهسا، تسکین دهنده تألمات روحی مان بود. بدین وسیله مجلس ترحیم مهسای عزیزمان را اعلام می داریم.

آدرس: خیابان شریعتی، بعد از پل رومی، نرسیده به میدان تجریش، ایستگاه رضایی، دست چپ کوچه نبوی، حسینیه قائمیه تهران.

زمان: دوشنبه بیستم تیر ماه، ساعت 18 الی 19.30
گفته بودی خبرم ده که ز هجرم چونی          انچنانم که ببینی و و ندانی بازم

همچنین جمعی از دانشجویان علامه طباطبایی نیز با صدور اطلاعیه‌ای ضمن ابراز همدردی با خانواده داغدار امین فروغی از دانشجویان برای حضور در این مراسم دعوت کردند.

در این اطلاعیه آمده است:

به یاد مهسا امین فروغی
نمی‌توان گریست
چرا که نیست چاره‌ای
چرا که چاره من و تو گریه نیست
و ناسزای مرگ و سیلی سکوت
برای گوش پرده پوش ما
سزاتر از صدای خنده‌های زندگیست
نمی‌توان گریست نه! نمی‌توان گریست


دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در سوگ مهسا امین فروغی قربانی جهل وخشونت بهمراه خانواده اش خواهند نشست.

در روز دوشنبه، اساتید دانشگاه علامه طبا طبایی بهمراه همکلاسی ها و دانشجویان دانشگاه در مراسم ترحیم حضور پیدا خواهند کرد و با خانواده مهسا ضمن ابراز همدردی با خانواده داغدار به سوگ خواهند نشست.


خوشبختترین زن دنیای سرگرمی که زمانی بدبختترین بود

خوشبخت‌ترین زن دنیای سرگرمی که زمانی بدبخت‌ترین بود

 همشهری جوان نوشت:

اپرا گیل وینفری 57 ساله یکی از 10 زن قدرتمند جهان است و یکی از 100 چهره برتر قرن بیستم. مادرش یک خدمتکار بود و پدرش افسر ارتش. وقتی که پدر و مادرش از هم جدا شدند، دختر سیاهپوست خانواده از هم پاشیده وینفری‌ها تا شش سالگی پیش مادربزرگش ماند و از سواد خواندن و نوشتن یاد گرفت، اما بعدها مجبور شد پیش مادرش برگردد و تا 12 سالگی همراه او در میلواکی بماند.

در نه سالگی مردی از اقوام به او تجاوز کرد و مدتی هم مورد آزار جنسی دوست مادرش قرار گرفت، اما دخترک به خاطر محیط خانواده مناسبی که داشت نمی‌توانست لب از لب باز کند. فقط بعد از مدتی تحمل شرایط سخت زندگی در کنار مادرش به محل زندگی پدرش رفت؛ جایی در نشویل آمریکا. نقطه عطف زندگی اپرا زمانی بود که بعد از یک تجاوز جنسی دیگر، پسری مرده به دنیا آورد. بعد از آن با خودش عهد کرد زندگی‌اش را تغییر دهد. سختگیری‌های پدر هم کمکش کرد.

17 ساله بود که به خاطر کتاب‌‌های زیادی که به اصرار پدر خوانده بود به رادیوی نشویل رفت و به کار گزارشگری مشغول شد. بعد به دانشگاه تنسی رفت و در آنجا رشته هنر نمایشی و ارتباط کلامی خواند؛ درست همان مهارتی که همیشه باعث محبوبیتش بوده. سال 1976 و بعد از پایان تحصیلاتش، گوینده اخبار تلویزیون شد. مدتی بعد برنامه صبحگاهی «ای‌ام» شیکاگو را پخش کرد. یک‌سال از پخش برنامه نگذشته بود که اسم برنامه را تغییر داد.

از سال 1985 «اپراشو» وینفری به شکل و شمایل امروزی‌اش روی آنتن رفت و تا 25 سال بعد ادامه یافت. در این مدت اپرا برای دوستداران برنامه‌اش خیلی کارها کرد؛ «از همان اول می‌خواستم این برنامه مردم را فقط تشویق به کارهایی کند که همیشه آرزویش را داشتند.

باید به آنها روحیه می‌دادم و در عین حال از دوروبر آگاهشان می‌کردم. من فقط می‌خواستم آنها از زندگی‌شان راضی باشند!»

مأموریت اپرا فقط اجرا و صحبت با مردم نبود. او غیر از اینکه در کارهای خیریه زیادی دست داشت برنامه ویژه‌ای به نام «باشگاه کتاب اپرا» را مدیریت می‌کرد و در هر هفته به معرفی یک کتاب می‌پرداخت. نکته اینجاست که هر کتابی که اپرا به دست می‌گرفت یک تضمین واقعی برای فروش هم داشت.

باشگاه خوانندگان اپرا آن قدر قوی بود که بعد از تعطیلی، نویسنده‌های معروف دنیا با نوشتن نامه‌ای از اپرا خواستند این برنامه را ادامه دهد. اپرا زمانی که رمان «آناکارنینا» تولستوی را به عنوان یک عاشقانه زیبا معرفی کرد، آمار فروش کتاب در مدت یک هفته دو برابر شد و در آخر سال عنوان پرفرو‌شترین را گرفت!

اپرا از ماه ژانویه گذشته، شبکه‌ای تلویزیونی به نام «اپراتی وی» راه انداخته و این طور که خودش ادعا می‌کند سروسامان دادن به اوضاع شبکه خصوصی‌اش یکی از دلایلی است که از کار اجرای «اپرا شو» دست کشیده. هرچند خیلی‌ها هنوز رفتن او را قبول نکرد‌‌ه‌اند و از بانوی سیاهپوست به خاطر پایان یکباره برنامه‌ای که 25 سال تمام پخش شد، دلخورند!


آزاده اردکانی از مدیریت موزه ملی برکنار شد

آزاده اردکانی از مدیریت موزه ملی برکنار شد

میراث فرهنگی نوشت:

رییس سازمان میراث فرهنگی حکم سرپرستی داریوش اکبرزاده را برای ریاست موزه ملی ایران صادر کرد. وی جانشین آزاده اردکانی در این سمت شد.

در حالی‌که سخنگوی قوه قضاییه از وجود بازداشت در موزه ملی ایران خبر داد، روح‌الله احمدزاده، رییس سازمان میراث فرهنگی حکم سرپرستی داریوش اکبرزاده را برای ریاست موزه ملی ایران صادر کرد. وی جانشین آزاده اردکانی در این سمت شد. داریوش اکبرزاده که به امضای روح الله احمدزاده کرمانی از دوشنبه به عنوان سرپرست موزه ملی ایران مشغول فعالیت شده پیش از این مسوول بخش کتیبه‌های موزه ملی بوده است


تولد نوزاد ? کیلویی + عکس

تولد نوزاد ? کیلویی + عکس
 تولد یک نوزاد ?? پوندی ( حدود هشت کیلو ) در بیمارستانی در شهر تگزاس آمریکا موجب تعجب تمامی کارکنان این بیمارستان شد.

به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، "جانت جانسون"مادر این نوزاد سنگین وزن به بیمارستان "تگزاس شرقی" مراجعه کرد و پس از زایمان پزشکان به وی گفتند که صاحب یکی از سنگین وزن ترین نوزدان جهان شده است.

وزن دقیق این کودک ?? پوند و یک اونس ( هر پوند معادل ??? گرم است ) معادل هفت کیلو و ??? گرم گزارش شده است.

مادر این نوزاد به خبرنگاران گفت : هر کسی که خبر را می شنود شگفت زده می شود. فکر نمی کنم تعداد زیادی از مردم وجود داشته بشند که تا حالا نوزاد ?? پوندی دیده باشند.


نوزاد هفت کیلو و??? گرمی متود شده در تگزاس

پیش از زایمان پزشکان پیش بینی می کردند که این نوزاد حدود ?? پوند ( معادل پنج کیلو و نیم ) وزن داشته باشد .

در همین رابطه مسئولان بیمارستان از مقامات تگزاس خواسته اند این مورد را بررسی کنند که آیا می توان این نوزاد را به عنوان سنگین وزن ترین نوزاد این شهر معرفی و ثبت کرد.

سنگین ترین نوزادی که تا کنون در دنیا به دنیا آمده ?? پوند و ?? اونس معادل ( ?? کیلو و ??? گرم ) وزن داشته که در سال ???? در اوهایو به دنیا آمده است.

کتک خوردن زن از همسر به خاطر زیبایی!

زن جوان عنوان کرد: تا الان با همه مشکلات کنار آمدم اما شوهرم تمام حرمت‌ها را از بین برده و به من تهمت داشتن روابط نامشروع را زده، با این وضعیت دیگر نمی‌خواهم با او لحظه‌ای زیر یک سقف زندگی کنم. زنی در دادگاه خانواده گفت: همسرم این ادعا را دارد که به دلیل علاقه زیاد نسبت به من مشکوک است و مرا کتک می‌زند چرا که از نظر او من بسیار زیبا هستم.

به گزارش ایسنا، زنی با حضور در دادگاه خانواده ضمن ارائه درخواست طلاق خود به رییس شعبه اظهار کرد: شوهرم بسیار روانی است، او به همه چیز و همه کس مشکوک است و از نظر او همه مردمان کره خاکی نظر بد نسبت به من دارند. بیماری او به قدری شدید است که خود گاهی اوقات به آن اعتراف می‌کند.

وی در ادامه افزود: شوهرم به دلیل بیماری‌اش مرا مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد به طوری یک بار در زیر ضربه‌های او بیهوش و به بیمارستان منتقل شدم، او حتی به نزدیکترین افراد در خانواده‌ام بدبین است تا جایی که من به خاطر آزار و اذیت‌های او حجاب خود را تغییر داده و چادر را انتخاب کردم اما با این کار هم او بهتر نشد.

این زن جوان عنوان کرد: تا الان با همه مشکلات کنار آمدم اما شوهرم تمام حرمت‌ها را از بین برده و به من تهمت داشتن روابط نامشروع را زده، با این وضعیت دیگر نمی‌خواهم با او لحظه‌ای زیر یک سقف زندگی کنم.

مرد که در دادگاه حضور داشت بیان کرد: این حق طبیعی من است که همواره نگران و مراقب همسرم باشم چرا که او از نظر ظاهری بسیار زیباست و من نمی‌توانم قبول کنم کسی به چشم بد به همسرم نگاه کند. من فرد بی‌غیرتی نیستم که اجازه دهم هر کس هر طور که مایل است با همسرم رفتار کند. من به همسرم علاقه‌مند هستم و به دلیل علاقه شدید است که اینگونه رفتار می‌کنم.

زن جوان با اعتراض رو به قاضی جلسه گفت: این مرد بیمار است و رفتارهای خود را اینگونه توجیه می‌کند. من سالهاست که این حرف‌ها را شنیده‌ام و تا چندی پیش سعی می‌کردم آنها را قبول کنم؛ اما او بیمار است. من دیگر حاضر به ادامه زندگی با او نیستم.

قاضی جلسه بعد از شنیدن اظهارات زوج جوان به دلیل نداشتن مدارک کافی حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.


نامه یک زن خانهدار به احمدینژاد

روزنامه خراسان در سرمقاله امروز خود نامه یک زن خانه­دار به رئیس جمهور را منتشر کرده است.

به گزارش جهان در بخشی از این نامه آمده است:

*من یک زن ایرانی ام. یک زن مسلمان ایرانی. نه معنی راست و چپ را می فهمم و نه کاری به آبی و سبز و قرمز دارم. اصلا اهل سیاست نیستم. من یک زن و یک مادرم که مانند همه زن ها و مادرهای دیگر باید چرخ زندگی ام را بچرخانم.

*روزی که حرف از هدفمندی یارانه ها شد و بر این تصمیم خود اصرار می کردید زیرا معتقد بودید که با نقدی شدن یارانه ها این پول به طور مساوی و بین همه تقسیم خواهد شد. با خود گفتیم ما که خانه های چند هزارمتری ، ویلا ، استخر و جکوزی نداریم که پول مصرف انرژی مان سر از ناکجاآباد درآورد. مانند آدم های پولدار چند تا، چندتا، ماشین چند صدمیلیونی هم نداریم که غصه بنزین آن را بخوریم پس حتما از پول یارانه ها چیزی برایمان می ماند تا اندکی از چاله های زندگی مان را با آن پرکنیم و چه نقشه هایی که برای این یارانه ها نکشیدیم. اما با برداشتن یارانه ها و آزاد شدن قیمت ها آن قدر همه چیز گران شد که وجود این پول اصلا در زندگی ما احساس نمی شود حتی اگر آن مبلغی را که بر کالاها و اجناس افزوده شده حساب کنیم می بینیم که از پول یارانه ها نیز بیشتر است.

* من اقتصاددان نیستم و معنی رشد اقتصادی و تورم تک رقمی را هم نمی فهمم اما می بینم که قیمت گوشت آنقدر زیاد شده که باید به طور کلی از صفحه زندگی مان حذف کنیم باید به بچه هایمان آموزش دهیم که دیگر از ما میوه نخواهند زیرا قیمت آن با پول جیب ما جور در نمی آید و در بعضی موارد اجناس حتی تا صددرصد هم گران شده اند.آقای رئیس جمهور گرانی های بی حد و حصر کمر مردم را شکسته است. اجاره های بالا داد مردم را درآورده است. قبل از هدفمندی یارانه ها بارها گفتید که با اجرای این قانون سفره های قشر محروم جامعه رنگین تر خواهد شد اما چیزی که ما امروز می بینیم سفره هایی است که هر روز خالی تر می شود. دیگر نمی توانیم سر سفره گوشت بگذاریم زیرا توان خرید آن را نداریم حتی نان خالی را با قناعت باید بخوریم و حالا باید کم کم یادبگیریم که شیر هم نخوریم.

*وقتی مجری برنامه تلویزیون از یک مسئول می پرسد اگر شیر گران شود ممکن است مردم نتوانند آن را بخرند و این موجب می شود شیرها بمانند و دامدار ضرر کند این مسئول می فرمایند اگر چنین شد ما شیرها را تبدیل به شیرخشک می کنیم و آن را صادر می کنیم. این یعنی این که برای ما مهم نیست مردم نتوانند از شیر استفاده کنند برای ما مهم نیست کودکان فقر آهن بگیرند، دچار کمبود کلسیم شوند و یا حتی بمیرند.

* آقای رئیس جمهور درآمد کم و مخارج بالای زندگی هر پدری را نزد فرزندش شرمنده می کند و هزینه های بالای زندگی انسان را به زانو در می آورد. باور کنید همه واقعیت آن چیزی نیست که شما در تلویزیون می گویید و همه چیز را خوب و زیبا جلوه می دهید، واقعیت آن چیزی است که ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم.

*من می دانم شما تمام توان و تلاش خود را به کار می برید تا ما بتوانیم راحت تر زندگی کنیم و به عنوان کسی که به شما رای داده هنوز هم شما را حامی قشر محروم و مستضعف جامعه می دانم اما خواهش می کنم هر تصمیمی که می گیرید تمام جوانب آن را بسنجید زیرا عمر ما کفاف آزمون و خطا را به ما نمی دهد و مردم ما به اندازه کافی امتحان خود را پس داده اند.


احمدی نژادخطاب به مطهری: فلانی وفلانی رفتندسراغ قرتیها!?

علی مطهری معتقد است که رویکرد احمدی?نژاد قبل و بعد از پیروزی?اش در انتخابات متفاوت بوده و لازم است که او با مردم شفاف برخورد کند.
به گزارش جهان به نقل از خبر آنلاین وی در این باره گفت: به نظرم آقای احمدی?نژاد باید با صداقت بیشتری افکار خودش را در سال ?? و ?? مطرح می?کرد و به جای مناظره?های کذایی که زمینه فتنه را در کشور پدید آورد، افکار خودش را می?گفت. مثلا ایشان باید به مردم حزب اللهی? می گفت که من آنچه شما فکر می کنید نیستم و روی مساله حجاب و عدم اختلاط در دانشگاه?ها حساسیت ندارم و نگاه فرهنگی مشترکی با جامعه حزب الهی ندارم.

به گفته وی، مردم در شرایط کنونی ممکن است انتقاداتی به وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته باشند ولی در نهایت از افراد آرمان?گرا استقبال می?کنند. آقای احمدی نژاد در عمل نشان داد که به آرمان?هایی که مدعی آن بود پایبند نیست. او به نام احیای آرمان?های اولیه انقلاب وارد میدان شد ولی به مرور، از این آرمان?ها دور شد. شاید فقط در حوزه سیاست خارجی، آرمان?های اول انقلاب را زنده کرد. اما در دیگر زمینه?ها موفق نبود. کما اینکه برای اجرای شعار عدالت، بیشتر به توزیع پول پرداخت تا کارهای بنیادین، و رویکرد فرهنگی وی نیز مورد اعتراض مردم وروحانیون و علما است.

نماینده تهران با اعتقاد بر اینکه مردم همان افرادی را که اصول ثابتی دارند و روی آن پافشاری می?کنند بهتر می?پسندند تا افرادی که برای کسب قدرت، به هر دستگیره?ای چنگ می?زنند، ادامه داد: مردم این?ها را خوب می?فهمند. رای بالای مردم به آقای احمدی نژاد به خاطر این بود که او را فردی ثابت قدم و اصولگرا به معنی واقعی می?دانستند. حتی همان افرادی که در مسائل فرهنگی مقداری سهل?انگارند، این?ها هم با ابتذال فرهنگی موافق نیستند. مثلا اکثر خانم?هایی که حجاب کاملی ندارند موافق ابتذال نیستند که اگر دخترشان به خیابان رفت، امنیت نداشته باشد. این افراد ممکن است با سخت گیری?ها مخالف باشند ولی نهایتا به کسی رای می دهند که روی مسائل دینی حساس است.

مطهری در ادامه به خاطره پیش از انتخابات دور اول ریاست جمهوری احمدی?نژاد اشاره کرد و گفت: به یاد دارم که دو سه روز مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ??، با آقای احمدی?نژاد تماس گرفتم چون نگران بودم که نهایتا چه کسی رای می?آورد. به او گفتم بهتر است که شما و آقای مثلا «الف» توافق کنید که یک نفرتان در عرصه حضور یابد وگرنه هیچ یک از نامزدهای اصولگرا رای نمی?آورد و ممکن است که آقای «ب» رای بیاورد. ایشان گفت فلانی و فلانی رفتند سراغ قرتی?ها، مطمئن باشید که آنها رای نمی?آورند، مگر چند نفر قرتی در کشور داریم؟! و رای من هم بیشتر از رای آقای «الف» است، بهتر است به فلانی بگویید که کنار برود. درست می گفت.

یک گور جمعی دیگر در عراق کشف شد+عکس

وزارت حقوق بشر عراق روز دیروز (یکشنبه) از کشف گور جمعی با 222 جسد در استان دیوانیه در جنوب این کشور خبر داد.

 آتی به نقل از خبرگزاری آلمان نوشت: وزارت حقوق بشر عراق اعلام کرد که در این گور جمعی اجساد 222 نفر از کردهای عراق قرار دارد و اجساد مردان، زنان و کودکانی که به ضرب گلوله کشته شده اند، در این گور دیده می شود.

این وزارتخانه افزود: این افراد در دوره "صدام حسین" رییس جمهور سابق عراق کشته شده اند. بیشتر قربانیان دوره حکومت صدام حسین طی سالهای 1979 تا 2003 از اقلیت کرد و شیعیان بودند.
 
همچنین بسیاری از عملیات اعدام جمعی در دوره صدام در دهه 80 و اوایل دهه 90 قرن گذشته انجام شده است.
 
در حالی که حدود 4 سال از زمان اعدام صدام حسین در سال 2006 می گذرد، مسوولان وزارت حقوق بشر عراق برآورد می کنند که هنوز اجساد 680 نفر وجود دارد که احتمالا در صحرا مدفون شده اند.