عکسهای دیدنی:جوادنکونام و لیلا اوتادی در یک مصاحبه مشترک
نکونام: وقتی حرفهای میشوی شرایط خیلی سخت میشود. وقتی در ایران بودم چون شرایط کاملا حرفهای نبود واقعاً لذت میبردم و به من خوش میگذشت. یادم هست که بعضی وقتها تا 6صبح پلیاستیشن بازی میکردم و ساعت 9 میرفتم تمرین/اوتادی:لازمه بازیگری این است که شما بخوانید و بنویسید و حداقل این است که شما فیلمنامه را باید بخوانید و طبیعتاً یک سطح متوسط از فرهنگ و مواد را احتیاج دارد، اما این اصلا دلیل بر این نمیشود که بازیگران ما آدمهایی فرهنگی هستند
سایت گل - پسر خوب پامپلونا، پسر خوب ما بود که حالا شده است پسر خوب آنها. او هنوز هم پسر خوب ماست وقتی برمیگردد و در سرزمینی که شش سال است ساکنش نیست، میزبان خودش باشد. میهمان خودش یا میزبان خودش. اینبار آمده و میهمان ما شده است. این خاصیت فوتبال است که وقتی برگزار میشود همه چیز را تحتالشعاع قرارمیدهد؛ همه چیز زندگی را، شهر را و خانواده را. هنر را هم تحتالشعاع خود قرار میدهد و علاوه بر آن، آنها که با فلسفه فوتبال سر و کار دارند و عاشقان آن هستند، فوتبال را هنر میدانند. فوتبال همه را تحتتأثیر قرار میدهد، از جمله هنرمندان را.
وقتی قرار شد در کشور جواد نکونام میزبانش باشیم، این میهمانی را با حضور هنرمندی برگزار کردیم که او هم از بازیگران جوان سینمای ماست. لژیونر شدن سینماگران ما به خصوص سینماگران زن ما، با توجه به شئونات اسلامی و فرهنگی ما امکانپذیر نیست و اگر این امکان فراهم بود، لیلا اوتادی هم دعوتنامهای داشت برای بازی در فیلمی انگلیسی و حالا دو لژیونر از دو ژانر مهم و تأثیرگذار روبهروی هم قرار گرفتند. با دو ستاره از همان دو ژانر در کنار هم نشستیم، تا درباره موضوع روز حرف بزنیم؛ فوتبال؛ این بلای زیبا.
صحبتهای ما هم از جایی شروع شدکه جوادنکونام گفت وقتی در اسپانیاست فیلمهای ایرانی میبیند و ما هم قاعدتاً تعجب کردیم:
*آقا جواد، یعنی واقعا آنجا فیلم ایرانی میبینی یا به خاطر تعارف میگویی؟
نکونام: بله، وقتی که میآیم اینجا فیلمها را تهیه میکنم و با خودم میبرم، آنجا وقتی که کاری ندارم فیلمهای ایرانی میبینم.
*پیگیر فیلمها هم هستید؟
نکونام: بله، دنبال فیلمها هستم. یک سایت هست که فیلمهای را میتوانم از آن دانلود کنم. آنجا سرعت اینترنت بالاست؛ به همین خاطر راحتتر میتوانم فیلمها را بگیرم. بنابراین قبل از آنکه این فیلمها اینجا منتشر شود، آنجا از روی اینترنت میبینم.
*این چیزها را به خاطر خانم اوتادی که نمیگویی؟
نکونام: (خنده) نه. راست میگویم.
*ما باور نمیکنیم و مجبوریم امتحان بگیریم. آخرین فیلمی که دیدی چه بود؟
نکونام: فیلم جدیدی که با آقای پورسرخ بازی کردند را ندیدم، اما تعریفش را شنیدم. من CD را از اینجا تهیه میکنم و میبرم، مخصوصاً وقتی بازیگران خوب قدیمی یا بازیگران خوب جدیدمان در آن حضور داشته باشند را میگیرم میبرم.
*خانم اوتادی و با خودم عقب افتادید، شما هم الان باید از فوتبال بگویید، یعنی مجبورید.
اوتادی: چرا مجبور باشم؟ من فوتبال را دوست دارم و خیلی وقتها هم فوتبال میبینم، به خصوص بازیهای ملی را. یعنی تقریبا اکثر بازیهای ملی را میبینم و بازی آقای نکونام را هم در تیم ملی دیدهام.
*باشگاهی چطور؟
اوتادی: همه بازیهای پرسپولیس را میبینم و البته استقلال را هم میبینم و همینطور استیلآذین و تیمهای خوب دیگر را.
*خانم اوتادی شاید خیلی در جریان ریز اطلاعات فوتبالی نباشی، بنابراین به شما بگوییم که جوادنکونام دو، سه سالی هست که ستاره اصلی فوتبال ایران است.
اوتادی: یعنی لیونل مسیِ ایران است.(خنده)
*نه، چون مهاجم نیست و عقبتر بازی میکند، نمیشود با مسی مقایسه کرد. در بین فوتبالیستها تعداد کمی هستند که میتوانند الگوهای خوب و مناسبی باشند و جواد نکونام یکی از آنهاست. کسانی که به همه رفتارهایشان توجه دارند، میدانند همه دارند به او نگاه میکنند و او باید رفتار مناسبی داشته باشد. آیا نگاه تو هم به همینگونه است؟ از کی متوجه شدی که قرار است یک ستاره باشی و باید به همه رفتارهایت توجه داشته باشی؟
نکونام: موقعی که آدم در یک شرایطی قرار میگیرد، نمیتواند دنیای بیرونش را درک کند. شاید من همان زمانی که در پاس بودم، به عنوان یک مدل و الگو برای تعدادی از طرفداران فوتبال مطرح بودم، اما خودم این را درک نمیکردم ولی الان دیگر میتوانم این را حس کنم، چون به هر حال تجربیاتی به دست آوردهام و بیرون از فوتبال به پدیدههای اجتماعی توجه کردهام.
حالا حس میکنم که خیلی چیزها را باید کنترل کنم. البته من از همان زمان سعی کردهام به رفتارم اهمیت بدهم و این فقط مربوط به زمین فوتبال نیست، بیرون از زمین فوتبال هم همین است. من یکی از فوتبالیستهایی هستم که اصلا حاشیه نداشتم. هیچگاه دوست نداشتم در حاشیه باشم یا درگیری داشته باشم و بخواهم مشکلی را با مربی و بازیکن به وجود بیاورم. البته پیش آمده که مشکلی هم داشته باشم، اما همه اینها ناخواسته بوده. الان هم آن روال را ادامه میدهم و البته تجربه هم پیدا کردم. حالا چندین سال است که نماینده فوتبال ایران در خارج از کشور هستم و طبیعتاً علاوه بر آنچه که بود، مسئولیتهای دیگری هم برایم به وجود آمده است.
خانواده، فوتبال
*آیا از وقتی که موفق شدی و دیگر فوتبالیست مطرحی شدی، نگاه خانواده به فوتبال تغییرکرده است؟
نکونام: خانواده من از همان اول فوتبالی بودند و وقتی که فوتبال پخش میشد، تمام کانالهای دیگر را تعطیل میکردند و فوتبال میدیدند. پدرم خودش فوتبالیست بود و در تیم شاهین بازی کرده بود و داداش بزرگ من در تیم بانک سپه بازی کرده بود، بنابراین خانوادهام کلاً فوتبالی بودند و هستند. پدرم علاوه بر اینکه گفتم علاقمند به فوتبال بود، یک چیز مهم دیگر هم داشت و آن اینکه خیلی به اخلاق و رفتار خودش و ما اهمیت میداد. من این مسأله را از ایشان یاد گرفتهام و این همان چیزی بود که ایشان خیلی تأکید داشت.
کی گفته که زنان مخالفند؟!
*خانم اوتادی برداشت کلی و اولیه ما این است که وقتی یک تورنمنت مثل جام ملتها شروع میشود، زنان ضدفوتبال میشوند.
اوتادی: نه! چرا؟! فکر نمیکنم اینطوری باشد.
*به هر حال ما اینطوری فکر میکنیم، شاید به این خاطر که اکثر مردان در جوّ فوتبال قرار میگیرند.
اوتادی: شاید بخشی از زنان جلوی این قضیه موضع داشته باشند، ولی این شامل همه خانمها نیست.
نکونام: شاید در دورههای دیگر اینطوری باشد، اما در جامجهانی کمتر چنین چیزی اتفاق میافتد چون فکر میکنم آنها هم با علاقه فوتبال را پیگیری میکنند.
*شاید به این خاطر به این نتیجه رسیدیم که غالب زنان اینگونه هستند و اصولاً فوتبال یک ورزش مردانه است.
نکونام: در ایران مردانه است، البته الان خانمها در ایران هم فوتبال بازی میکنند.
*ولی نسبت تعداد آدمهایی که به آن میپردازند، قابل مقایسه نیست.
اوتادی: به هر حال فرق میکند، اما فوتبال در بین خانمها هم طرفداران خودش را دارد. فکر میکنم در سالهای اخیر گرایش خانمها به فوتبال بیشتر شده که این هم به خاطر ایجاد تیم فوتبال بانوان است و هم اینکه به هر حال فوتبال جذابیتهای خودش را دارد.
ستارهها
*شما به عنوان یک بازیگر که جزو بازیگران مطرح سینمای ما هستید، نظرتان راجع به ستارههای فوتبال چیست؟ یک موقعی بین هنرمندان و ورزشکاران ارتباطهای خوبی وجود داشت که باعث نزدیکی عوامل این دو ژانر مورد توجه جوانان هم میشد، اما الان این اتفاق کمتر میافتد.
اوتادی: فکر میکنم این وظیفه ما و همینطور از آن طرف، وظیفه ورزشکاران است که این همکاری را فراهم کنند و تا جایی که ممکن است تبادلنظر داشته باشند. طرف سوم این قضیه هم رسانهها هستند که ترتیب این قضیه را بدهند. البته نسبت به آنچه خیلی قبلترها وجود داشت، یکسری روابط و مسائل نمیشود وجود داشته باشد اما تا آنجایی که ضوابط و قوانین موجود اجازه میدهد خوب است که این روابط فرهنگی وجود داشته باشد، تا هر دو طیف از فکرها، عقاید همدیگر بهرهمند شوند. به هر حال اگر هنر رابطه بهتری با فوتبال داشته باشد، میتواند روی آن تأثیر مثبت بگذارد و همینطور ورزش که در هنر، جایگاه خودش را دارد.
*هنرمندان راجع به فوتبالیستها چه فکر میکنند؟ تلقی شما از یک بازیکن مثل جوادنکونام که در خارج از ایران زندگی میکند، چیست؟ میخواهیم ببینم که به نظر شما جایگاه جواد نکونام در چه جایگاهی نسبت به یک ستاره سینما قرارد دارد؟
اوتادی: قطعاً اگر یک بازیگر مرد میتوانست برود و در یک کشور دیگر کار کند و موفق باشد میشد مقایسهای انجام داد، اما فعلاً چنین شرایطی وجود ندارد و نمیشود چنین مقایسهای انجام داد، اما جدای از این مسأله کاری که آقای نکونام انجام میدهد و حضوری که در فوتبال اسپانیا دارد، باعث افتخار است. فوتبالیستها همیشه دستشان بازتر است و روابط بین باشگاهی در فوتبال راحتتر انجام میشود اما در سینما این روابط خیلی کمتر است.
*به نظر شما آیا اگر نظیر موفقیتی که آقا جواد به دست آورده را یک بازیگر به دست میآورد، خیلی بیشتر روی آن تبلیغ نمیشد؟
نمیشود گفت بیشتر یا کمتر تبلیغ میشد. آنچه میشود گفت این است که در عرصه دیگری باید ستاره دیگر تبلیغ میشد. فوتبال به نسبت سینما همگانیتر است و اصولاً مخاطبان سینما با مخاطبان فوتبال ممکن است فرق داشته باشند.دیروز داشتم با یکی از بازیگران جوان و مطرح صحبت میکردم. ایشان میگفت که حالا فوتبال یک فرهنگ جهانی شده، اما در ایران این اتفاق نیفتاده و هنوز سینمای ما سفیر فرهنگی مهمتری از فوتبال است.
فوتبالیستها مهمترند یا بازیگرها؟!
بعضی وقتها که با هنرپیشهها صحبت میکنی، احساس میکنی که خودشان را به نوعی رقیب فوتبالیستها میدانند. البته این یک موضوع عمومی نیست، اما به هر حال به نظر میرسید این دو گروه که با موضوع شهرت هم سر و کار دارند، خودشان را رقیب هم میدانند.
اوتادی: نه فقط فوتبالیستها برای فوتبالیستها و بازیگرها برای بازیگرها، فکر میکنم همه ما نماینده یک گروه فرهنگی هستیم و داریم چیزی را هم به مردم ارائه میکنیم که به هر حال کم یا زیاد به نوعی وظیفه فرهنگسازی را به عهده دارد. هر چقدر این صمیمیت و دوستی بین این دو قشر وجود داشته باشد، بهتر است تا اینکه رقابتی وجود داشته باشد. من اسم آنچه را که وجود دارد هم رقابت نمیگذارم.
*اما وجود دارد.
نکونام: به نظر من هم این احساس فاصله و رقابت وجود دارد.
اوتادی: بله، به هر حال یک چیزهایی هست و مخصوصا حول دو باشگاه معروف، یکسری جناحبندی وجود دارد، اما به نظرم لازم است آنقدر صمیمیت و همکاری و همفکری بین این دو قشر وجود داشته باشد که تأثیر مثبتی روی جوانان بگذارد.
نکونام: اینکه این رفاقت و همکاری وجود داشته باشد خوب است. من خودم هم چند دوست بازیگر دارم، اما خواه ناخواه این رقابت وجود دارد، اما این رقابت و مقابله را ماها به وجود نیاورد. این حالت را دیگران به وجود آوردند، نه ما.
اوتادی: به هر حال در جامعه همه جور شرایطی وجود دارد و نه تنها بین هنرمندان و ورزشکاران، بلکه بین فردفرد افراد جامعه چنین حسهایی هست، اما ما باید تلاش بکنیم که این فضا وجود نداشته باشد و فضا بیشتر فضای تعامل مثبت باشد.
نکونام: بله این خوب است، اما علت اصلی این قضیه بحثهای حاشیهای است که خیلی وقتها وجود ندارد اما دیگران به آن دامن میزنند.
*آیا این فاصله به خاطر اختلاف سطح فرهنگی فوتبالیستها و هنرمندان نیست؟
اوتادی: من این را قبول ندارم. هم فوتبالیست باسواد خوب، خیلی داریم که نمونه خوب آن علی دایی است و هم اینکه اصولا این قضیه مسأله چندان تعیینکنندهای نیست.
نکونام: سواد تحصیلات چیزی به شخصیت ذاتی انسان اضافه نمیکند. هر کسی این چیزها را یاد میگیرد و این بیشتر بستگی به تربیت افراد دارد، نه به تحصیلات آن.
*منظورم سطح تحصیلات دانشگاهی نبود، بلکه بیشتر همان سطح فرهنگی افراد است.
اوتادی: من فکر میکنم اگر هر کسی به رفتارهای شخصی و اجتماعی خودش توجه داشته باشد، فضایی به وجود میآید که همگی روی هم تأثیر مثبت میگذارند. ضمن آنکه وقتی فوتبالیستی برای بازی به یک شهر یا کشور دیگری میرود، با فرهنگ تازهای آشنا میشود و به نوعی دنیادیده میشود و این بارِ فرهنگی خوبی دارد. اختلافاتی اگر وجود دارد و من همانطوری که گفتم چندان به آن اعتقاد ندارم، به خاطر سطح اجتماعی افراد دو گروه نیست. این اختلافات در مورد همه کس میتواند وجود داشته باشد. به نظرم معضل و مشکل همه این چیزها خود ما هستیم که نمیتوانیم رفتارهای مناسب و دقیق و درست داشته باشیم.
نکونام: بگذارید من یک نکتهای را درباره درس نخواندن فوتبالیستها بگویم. از فوتبالیستهای همدوره من، محمد نصرتی، خود من، محرم نویدکیا، حمید عزیززاده و اکثر بازیکنان آن دوره که با هم بودیم، به خاطر مشکلات فوتبال نتوانستیم درس را ادامه بدهیم. من خودم شش سال پیش دانشجو بودم اما وقتی که رفتم امارات دیگر نتوانستم ادامه بدهم. محمد نصرتی رفت امارات، نتوانست. محرم نویدکیا رفت آلمان نتوانست ادامه بدهد. حمید عزیززاده، ابوالفضل حاجیزاده و سپهر حیدری ادامه دادند. سپهر در تیم نوجوانان با ما بود، اما چون در اصفهان بازی میکرد توانست درسش را هم بخواند. علی دایی زمانی توانست درسش را ادامه بدهد که فوتبالش در اروپا تمام شده و برگشت بود ایران. من یادم هست که ما در هتل لاله بودیم، او کتابش را میآورد و آنجا درسش را هم میخواند. شاید خیلیها علاقه دارند و داشتند، به ادامه دادن تحصیلشان، اما نتوانستند.
*البته شاید یک نکته دیگر هم این باشد که فوتبالیستها معمولا از طبقات پایینتر جامعه هستند.
نکونام: بله، این را تا حدودی قبول دارم. کسی که فوتبالیست میشود، از بچگی از در که وارد میشود، کیفش را پرت میکند گوشهای و میرود دنبال توپ. من خودم اینجوری بودم. من درسم بد نبود اما درسخوان هم نبودم. بابای من با اینکه خودش هم فوتبالی بود، ولی نمیگذاشت تکان بخورم. وقتی که میخواستم از در بیرون بروم تا در تیم منتخب مدرسهمان بازی کنم، کیف ورزشی را جلوی در، پشت ماشین بابام میگذاشتم تا صبح که میخواهم بروم، یواشکی آن را بردارم و بروم تا پدرم نگوید هر روز میرود فوتبال. البته این را بگویم که بابای من کسی بود که خودش بیشتر از همه باعث شد که من فوتبالیست شدم. فوتبالیستها بیشتر توپ را دنبال کردند تا کتاب و درس را؛ چه در مدرسه و چه در خانه.
*البته این را هم بگویم که در بین بازیگرها هم آنقدر آدم تحصیلکرده زیاد نیست و جدای از تحصیل آنها هم آنقدر باسواد نیستند، یعنی سطح فرهنگی آنقدر متفاوت نیست. میخواستم بگویم بیشتر تفاوت نوع تلقی از این قضیههاست تا اینکه سطح فرهنگی بالا یا پایین باشد.
اوتادی: اتفاقاً من هم میخواستم همین را بگویم. البته لازمه بازیگری این است که شما بخوانید و بنویسید و حداقل این است که شما فیلمنامه را باید بخوانید و طبیعتاً یک سطح متوسط از فرهنگ و مواد را احتیاج دارد، اما این اصلا دلیل بر این نمیشود که بازیگران ما آدمهایی فرهنگی هستند.
سینما مهم است یا فوتبال؟
*شما هر کدام در کارتان موفقید و خانواده به شما افتخار میکنند، بنابراین در خانواده نکونام فوتبال مهمتر از هنر است و در خانواده اوتادی هنر مهمتر، درست است؟
اوتادی: البته این چیزی که میگویید تا حدودی درست است، اما یک خواهر دارم که استاد دانشگاه است و با سن کمش دکترا دارد، اما به شدت فوتبالی است و همه فوتبالها را نگاه میکند. او بیشتر وقتها مرا ترغیب میکند به تماشای فوتبال. در خانواده ما هیچ کس به هیچ چیز موضع ندارد و هرکس هر کاری را که فکر میکند درست است انجام میدهد. به دلیل آنکه پدر و مادر من فوقالعاده روشنفکرند. در خانه ما هر کس دوست دارد فیلم میبیند و هر کس دوست دارد کتاب میخواند و اگر برادر من دوست داشت فوتبالیست شود و استعدادش را داشت، پدرم قطعاً از او حمایت میکرد.
نکونام: در خانه علاقمند اصلی ما فوتبال است، اما پدر من ما را ترغیب میکرد به درس خواندن. برادر بزرگ من معلمی را دوست داشت، رفت دنبالش اما بعدا شرایطش عوض شد و رفت دنبال تشکیل خانواده و راه زندگیش عوض شد. من رفتم دنبال فوتبال و طبیعتاً وقتی رشد خوبی داشتم که توجه برادران کوچکم جلب شده به فوتبال. یکیشان ادامه نداد و یکی دیگر دارد ادامه میدهد. در خانه ما هم فوتبال مهم بود، اما هر کس کاری را انجام میدهد که در آن استعداد دارد و فکر میکند دوست دارد.
آیا به شما خوش میگذرد؟
نکونام: وقتی حرفهای نباشی واقعاً به تو خوش میگذرد، اما وقتی حرفهای میشوی شرایط خیلی سخت میشود. من در اسپانیا شرایط حرفهای دارم، اما وقتی در ایران بودم چون شرایط کاملا حرفهای نبود واقعاً لذت میبردم و به من خوش میگذشت. البته من چه در آنجا و چه وقتی در ایران بودم، همیشه به کارم توجه داشتم، اما به هر حال یادم هست که بعضی وقتها تا 6صبح پلیاستیشن بازی میکردم و ساعت 9 میرفتم تمرین، اما اگر الان ساعت 3صبح را ببینم، صبح میروم تمرین، مربیام از همان راه دور میفهمد چون آنجا یک دنیا حرفهای داریم و نگاه به یک ورزشکار متفاوت است. در ایران شرایط فرق میکند. در اینجا هم شاید یک ورزشکار به خاطر خودش، به خودش و حاشیه زندگی خودش توجه کند، اما نگاه کلی اینگونه نیست. بعضیها اینجا به ورزش به عنوان یک منبع درآمد نگاه میکنند و بعد تفریح.
*یعنی در ورزش به جنبههای پول و شهرت آن نگاه میکنند؟
نکونام: بله، کسی میتواند به شهرت فکر کند که طرز تفکر درست داشته باشد و حرفهای فکر کند؛ آن وقت به شهرت هم میرسد. نمیشود یک بازیکن، بازیکن خوبی نباشد و تلاش نکند و همان اول به شهرت آن فکر کند، وقتی که حرفهای باشد میتواند به شهرت هم فکر کند. غیر از این دو، سه سال پول درمیآورد و بعد کمکم فراموش میشود.
*خانم اوتادی، شما چطور؟ آیا در سینما هم لازم است سختی بکشید یا بیشتر خوش میگذرد؟
اوتادی: قطعاً خوب است و لذت دارد، اما سختیهای زیادی هم دارد. بازیگری هم سخت است و این هم سختی فیزیکی دارد و هم سختی روحی. در طبقهبندی شغلها، بازیگری بعد از کار در معدن، دومین شغل سخت دنیاست. این یک استاندارد جهانی است و در ایران قطعاً سختترین شغل است. در فوتبال بازیکنان فقط یک کار دارند و آن این است که بازی کنند، اما در کار ما، باید 10کار را با هم انجام بدهید. باید حواستان به جملهای که میگویید باشد، باید در کاراکتر نقش بروی، باید حواست به صحبتهای کارگردان باشد، با همه آن صحبتها را پیاده کنی، باید حواست به گریم و لباست باشد، باید حواست به نور باشد؛ یعنی باید حواست به این همه چیز باشد و این قطعاً فشار فکری زیادی دارد.
نکونام: فوتبال مصدومیت هم داردکه خیلی خطرناک است.
اوتادی: در بازیگری هم مصدومیت دارد. در بازیگری و سینما دو نفرکشته شدند، فوتبال که کشته نمیدهد. چندوقت پیش هم پوریا پورسرخ و ترانه علیدوستی نزدیک بود خدای ناکرده غرق شوند.
*میخواستم بگویم که در سینما هم آن کس که میرود دنبال عوارض شهرت، زود فِید میشود.
اوتادی: قطعا، قطعا. هر کس چه در فوتبال، چه در سیاست و چه در سینما دنبال شهرت باشد شاید آن را به دست بیاورد، اما اگر به کارش متمرکز نباشد هم آن شهرت را از دست میدهد و هم اعتبارش و خیلی چیزهای دیگر را.
*با این شرایط آیا باز هم از شهرتتان لذت میبرید؟
اوتادی: قطعاً وقتی عاشق کارت باشی در هر شرایطی لذت میبری.
*یک نکته دیگر در مقایسه فوتبال و بازیگری این است که عمر بازیگری در فوتبال کم است و عمر بازیگری در سینما زیاد.
اوتادی: عوضش فوتبالیستها در یک سال به اندازه 10سال کار بازیگرها دستمزد میگیرند(خنده)