سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسبان نخستین روزنامه گردشگری ایران ویژه نامه شهر جدید پردیس

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نباید همه تقصیرات را به پای مسئولان نوشت

فرماندار دماوند با اشاره به تغییرات پیاپی مدیران:
نباید همه تقصیرات را به پای مسئولان نوشت

خبرگزاری فارس: فرماندار شهرستان دماوند گفت: بسیاری از تغییرات ساختار سیاسی منبعث از خواسته‏هایی است که باید به آنها توجه کرد و برای تغییرات پیاپی مدیران، نباید همه تقصیرات را به پای مسئولان نوشت.

به گزارش خبرگزاری فارس از شرق استان تهران، علیرضا قاسمی‏فرساد در آیین تودیع و معارفه بخشدار رودهن اظهار داشت: بسیاری از تغییرات و تحولات ساختار سیاسی منبعث از موارد و خواسته‏هایی است که باید به آنها توجه کرد و برای تغییرات پیاپی مدیران، نباید همه تقصیر را بر عهده مدیران گذاشت.
وی ارتباط نزدیک با مردم را سر لوحه کاری مسئولان شهرستان دماوند خواند و افزود: سرلوحه کار مجموعه فرمانداری شهرستان دماوند و به طبع آن تمام دستگاه‏های دولتی ارتباط کاری نزدیک با مردم است.
قاسمی‏فرساد با اشاره به انتخابات آتی عنوان کرد: پس از امور خدماتی به مردم و رفع مشکلات آنها انتخابات آتی را می‏توان به عنوان مبحث مهم شهرستان دماوند برشمرد.
فرماندار شهرستان دماوند تصریح کرد: ایران امروز مصداق واقعی آزادی یک کشور متمدن در جهان است و این امر در انتخابات آزاد این کشور به وضوح قابل ملاحظه خواهد بود.
وی با تاکید بر لزوم برگزاری انتخاباتی شایسته در شهرستان دماوند عنوان کرد: شهرستان دماوند با تمام داشته‏های خود برای برگزاری انتخاباتی سالم، پرنشاط و با حضور حداکثری مردم تلاشی وافر خواهد داشت.
قاسمی‏فرساد با اشاره به عوامل نظارتی مختلف بر انتخابات یادآور شد: با وجود عواملی نظارتی مهمی نظیر شورای نگهبان،عوامل مردمی، دستگاه‏های نظامی و انتظامی امنیت صندوق آرای مردم تضمین شده است.
فرماندار شهرستان دماوند خدمتگزاری به مردم را محور عملکرد دولت خواند و گفت: دولت مردمی نهم و دهم خدمت به مردم را محور سیاست‏های خود قرار داد و بر رسیدگی به مناطق محروم اهتمامی ویژه دارد.
این جلسه با حضور امام جمعه شهرهای پردیس، بومهن، رودهن و آبعلی، معاون فرماندار دماوند و دیگر مسئولان محلی برگزار شد.


مردم قحطیزده سومالى

از سوی هیئت وزیران تصویب شد؛
کمک 25 میلیون دلارى دولت ایران به مردم قحطی‌زده سومالى

خبرگزاری فارس: دولت مبلغ بیست و پنج میلیون دلار کمک انسان‌دوستانه و مواد غذایی و دارویی را به مردم سومالی اختصاص داد.

به گزارش حوزه دولت خبرگزاری فارس، در ظل رهنمودهای مقام معظم رهبری درخصوص کمک رسانی به مردم مسلمان قحطی‌زده و روزه‌دار سومالی و با توجه به عنایت ویژه رئیس جمهور در ارسال و اعطای کمک های دولت و ملت مسلمان و انقلابی ایران طی ماه مبارک رمضان، دولت با اختصاص مبلغ بیست و پنج میلیون دلار کمک انسان‌دوستانه و مواد غذایی و دارویی به مردم سومالی موافقت کرد.

بر این اساس، اعضای دولت نیز با توجه به شدت خشکسالی و گرسنگی مردم مسلمان سومالی تصمیم گرفتند یک‌سوم از حقوق ماهانه خود در ماه مبارک رمضان را برای کمک به مردم این کشور اختصاص دهند.

در این راستا، دولت از مردم شریف و روزه‌دار کشورمان دعوت به عمل می آورد، همگام با دولت، هدایای نقدی خود را به برادران و خواهران قطحی زده سومالیایی را به حساب 99999 هلال احمر نزد بانک ملی ایران واریز کنند.

بر این اساس، وزارت امور خارجه نیز در تماس با سازمان کنفرانس اسلامی پیشنهاد کرد؛ اجلاس ویژه کمک رسانی به مردم قطحی زده سومالی برگزار و همه ملل و دول مسلمان همگام با یکدیگر به یاری برادران و خواهران خود در این کشور اسلامی بشتابند


رامبد جوان پشت میکروفون خواننده «ساختمان پزشکان» / کنسرت سیروان

رامبد جوان پشت میکروفون خواننده‌ «ساختمان پزشکان» / کنسرت سیروان خسروی برگزار شد

فرهنگ > موسیقی  - ایسنا نوشت:

سیروان خسروی خواننده پاپ شامگاه چهارشنبه پنجم مردادماه در سالن همایش‌های برج میلاد تهران روی صحنه رفت.

خواننده‌ی تیتراژ سریال طنز «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت به همراه گروه شش‌نفره‌اش با سالن مملو از جمعیت برج میلاد مواجه شدند که برای اجرای این گروه جمع شده بودند.

خسروی این کنسرت را با رونمایی از یکی از قطعات آلبوم جدیدش آغاز کرد و بدون تنفس، حدود 10 قطعه را برای مخاطبانش که بی‌وقفه او را تشویق می‌کردند، اجرا کرد.

این خواننده در حالی که گاهی دست به ساز می‌شد و قطعاتی را تک‌نوازی می‌کرد، ‌گاهی هم به طور ثابت پشت میکروفون قرار می‌گرفت و قطعاتی را با ایجاد فضای هاوس ترانس و گاهی با ریتم آرام می‌خواند که با زمزمه و همراهی مخاطبان همراه بود.

قطعات «بارون»، «بارون پاییزی»، «ساعت 9» و «تو مریضی» از قطعاتی بودند که با سازهای کیبورد، پرکاشن، درامز، گیتار باس و گیتار الکتریک، یکی پس از دیگری اجرا می‌شدند، اما قطعه‌ای که بیش از همه مورد توجه حاضران قرار گرفت، قطعه‌ تیتراژ پایانی «ساختمان پزشکان» بود که با تک‌نوازی تار توسط میلاد درخشانی نوازنده‌ی میهمان گروه سالن اجرا حال و هوایی متفاوت به خود گرفت.

این قطعه به دلیل استقبال زیاد حاضران دو بار اجرا شد. موسیقی متن فیلم سینمایی «سوت پایان» به کارگردانی نیکی کریمی در حالی به صدا درآمد که قسمت‌های از فیلم هم‌زمان از مانیتور برای حاضران پخش می‌شد.

در کنسرت سیروان خسروی، بیش از یک ردیف به چهره‌های شناخته‌شده‌ هنری و ورزشی اختصاص داشت که بین اجرای قطعات معرفی می‌شدند.

رامبد جوان پس از این‌که توسط سیروان خسروی به حاضران معرفی شد، به طور غیرمنتظره روی سن پرید و پشت میکروفون خواننده قرار گرفت و گفت: «تا به حال پشت میکروفون یک خواننده قرار نگرفته بودم. همیشه برای کسانی که از بین ما رفته‌اند، یک دقیقه سکوت می‌کنیم، اما امشب از همه‌ شما می‌خواهم یک دقیقه فقط تشویق کنید.»

نیکی کریمی، علی قربانزاده، صابر ابر، پژمان بازغی، محسن یگانه، امیر طبری، پژمان جمشیدی، سحر دولتشاهی، مهناز افشار، سامان مقدم و ‌تورج اصلانی از جمله مهمانان ویژه‌ این اجرا بودند.

سیروان خسروی پنجشنبه ششم مردادماه نیز در دو سئانس 18 و 21 کنسرت برگزار می‌کند


رامبد جوان پشت میکروفون خواننده «ساختمان پزشکان» / کنسرت سیروان

رامبد جوان پشت میکروفون خواننده‌ «ساختمان پزشکان» / کنسرت سیروان خسروی برگزار شد

فرهنگ > موسیقی  - ایسنا نوشت:

سیروان خسروی خواننده پاپ شامگاه چهارشنبه پنجم مردادماه در سالن همایش‌های برج میلاد تهران روی صحنه رفت.

خواننده‌ی تیتراژ سریال طنز «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت به همراه گروه شش‌نفره‌اش با سالن مملو از جمعیت برج میلاد مواجه شدند که برای اجرای این گروه جمع شده بودند.

خسروی این کنسرت را با رونمایی از یکی از قطعات آلبوم جدیدش آغاز کرد و بدون تنفس، حدود 10 قطعه را برای مخاطبانش که بی‌وقفه او را تشویق می‌کردند، اجرا کرد.

این خواننده در حالی که گاهی دست به ساز می‌شد و قطعاتی را تک‌نوازی می‌کرد، ‌گاهی هم به طور ثابت پشت میکروفون قرار می‌گرفت و قطعاتی را با ایجاد فضای هاوس ترانس و گاهی با ریتم آرام می‌خواند که با زمزمه و همراهی مخاطبان همراه بود.

قطعات «بارون»، «بارون پاییزی»، «ساعت 9» و «تو مریضی» از قطعاتی بودند که با سازهای کیبورد، پرکاشن، درامز، گیتار باس و گیتار الکتریک، یکی پس از دیگری اجرا می‌شدند، اما قطعه‌ای که بیش از همه مورد توجه حاضران قرار گرفت، قطعه‌ تیتراژ پایانی «ساختمان پزشکان» بود که با تک‌نوازی تار توسط میلاد درخشانی نوازنده‌ی میهمان گروه سالن اجرا حال و هوایی متفاوت به خود گرفت.

این قطعه به دلیل استقبال زیاد حاضران دو بار اجرا شد. موسیقی متن فیلم سینمایی «سوت پایان» به کارگردانی نیکی کریمی در حالی به صدا درآمد که قسمت‌های از فیلم هم‌زمان از مانیتور برای حاضران پخش می‌شد.

در کنسرت سیروان خسروی، بیش از یک ردیف به چهره‌های شناخته‌شده‌ هنری و ورزشی اختصاص داشت که بین اجرای قطعات معرفی می‌شدند.

رامبد جوان پس از این‌که توسط سیروان خسروی به حاضران معرفی شد، به طور غیرمنتظره روی سن پرید و پشت میکروفون خواننده قرار گرفت و گفت: «تا به حال پشت میکروفون یک خواننده قرار نگرفته بودم. همیشه برای کسانی که از بین ما رفته‌اند، یک دقیقه سکوت می‌کنیم، اما امشب از همه‌ شما می‌خواهم یک دقیقه فقط تشویق کنید.»

نیکی کریمی، علی قربانزاده، صابر ابر، پژمان بازغی، محسن یگانه، امیر طبری، پژمان جمشیدی، سحر دولتشاهی، مهناز افشار، سامان مقدم و ‌تورج اصلانی از جمله مهمانان ویژه‌ این اجرا بودند.

سیروان خسروی پنجشنبه ششم مردادماه نیز در دو سئانس 18 و 21 کنسرت برگزار می‌کند


سرقت از عابربانک ها با استفاده از کارت های تقلبی

سارقان با ساخت کارتهای مخصوص، عابر بانک را رمز گشایی می کنند و پولهای موجود در حساب را بر می دارند.

1390 شنبه 1 مرداد ساعت 13:17

 

سرهنگ داود سلطانی رئیس پلیس استان گلستان اظهار داشت: سرقت از مشتریان بانکها همیشه بهترین سوژه برای سارقان حرفه ای است و تبهکاران برای اینکه این افراد را سرکیسه کنند و پولهایشان را به سرقت ببرند به شیوه های جدید متوسل می شوند.

وی افرود: گروهی از سارقان با ورود به شعب بانکها اسکناسهای مشتریان را از روی باجه ها سرقت می کردند که خوشبختانه این روش از سرقت با توجه به مجهز شدن شعب به دوربینهای مداربسته تقریبا بی اثر ماند.

به گفته سلطانی، دسته دیگری از سارقان در خارج از شعب تحت عنوان ماموران دولتی به سراغ سوژه های مورد نظر رفته و از این طریق با فریب مشتریان اقدام به سرقت می کردند که لازم است شهروندان در صورت برخورد با چنین مواردی ابتدا کارت شناسایی را طلب کرده و مندرجات روی کارت را دقیقا بررسی و موارد مشکوک را به پلیس 110 گزارش کنند.

بنا بر گزارش مهر وی تصریح کرد: در روشی دیگر تبهکاران با تعقیب سوژه های خود چون پنچر کردن اتومبیل و یا دعواهای ساختگی حواس فرد را پرت و در یک فرصت مناسب اقدام به سرقت می کردند.

این مقام انتظامی، سرقت سیستمهای عابر بانک را یکی دیگر از شیوه های جدید سرقت اینگونه سارقان عنوان کرد و گفت: به تازگی سارقان با ساخت کارتهای مخصوص عابر بانک را رمز گشایی می کنند و پولهای موجود در حساب را بر می دارند.

به گفته وی، این افراد در ادامه از طریق جعل دفترچه و وارد کردن مشخصات فرد اقدام به خالی کردن حساب می کنند.

سلطانی در پایان با اشاره به اینکه چنین مواردی تاکنون در استان مشاهده نشده برای پیشگیری از چنین سرقتهایی توصیه کرد: شهروندان مسایل امنیتی را در این خصوص مدنظر قرار داده مثلا اگر شخصی کم سواد یا بیسواد است برای استفاده از سیستم عابر بانک حتما از فردی که معتمد بوده برای دریافت پول کمک بگیرد و مراقب اطرافشان هنگام پرکردن مشخصات خود در بانک باشند


قاتل 18 ساله داداشی: طاقت این همه عذاب را ندارم

نام مقتول را نمی‌دانستم و او را نمی‌شناختم. صبح دوشنبه وقتی سوار تاکسی شدم، از طریق رادیو شنیدم مردی که از قوی‌ترین مردان ایران و جهان بوده به طرز مرموزی کشته شده است،

1390 شنبه 1 مرداد ساعت 13:04 

جام جم نوشت:

با پایان تحقیقات در مورد پرونده قتل قوی‌ترین مرد ایران، متهمان به زودی صحنه حادثه را بازسازی می‌کنند و پرونده آنها با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال می‌شود.

متهمان این پرونده 3 پسر به نام‌های علیرضا، ناصر و علیرضا 17 و 18 ساله هستند. آنها شنبه‌شب گذشته هنگام تردد با خودروی پراید در 45 متری گلشهر کرج با خودروی روح‌الله داداشی، قوی‌ترین مرد ایران و سرنشین همراه وی به‌صورت سطحی تصادف کردند که میان آنها مشاجره درگرفت.

در این حادثه 3 پسر جوان با قوی‌ترین مرد ایران درگیر شدند و یکی از آنها به نام علیرضا با 3 ضربه چاقو به قلب و گردن روح‌الله داداشی، او را مجروح کرد و همراه دوستانش متواری شد. داداشی در راه انتقال به بیمارستان از شدت جراحات درگذشت اما با تلاش ماموران، متهمان در کمتر از 30 ساعت دستگیر شدند و به اتهام وارده اعتراف کردند.

با عامل این جنایت گفت‌وگو شده است:

خودت را معرفی کن؟
علیرضا هستم و 18 سال دارم.

میزان تحصیلات؟
تا سال سوم راهنمایی درس خواندم و به دلیل این که علاقه‌ای به ادامه تحصیل نداشتم، درس خواندن را رها کردم و اکنون کارگری می‌کنم.

رابطه شما با خانواده‌ات چطور بود؟
بد نبود و اختلافی با هم نداشتیم.

چطور با علیرضا و ناصر ـ همدستانت ـ آشنا شده بودی؟
در بوستان نزدیک خانه‌مان با هم دوست شده بودیم. آنها نیز مانند من به درس خواندن و ادامه تحصیل علاقه‌ای نداشتند.

چرا چاقو حمل می‌کردی؟
یک روز برای ملاقات با دوستانم ـ ناصر و علیرضا ـ به بوستان نزدیک خانه‌مان رفته بودم ‌که مشاهده کردم مردی غریبه راه یک پسر نوجوان را سد کرده و با تهدید چاقو از وی پول زور می‌خواهد. ترسیدم و فرار کردم و از همان موقع برای دفاع از خود سلاح حمل می‌کردم.

از شب حادثه بگو؟
آن شب از برادرم خواستم تا خودروی پرایدش را به من امانت دهد تا مادر بیمار یکی از دوستانم را به بیمارستان ببرم. با این ترفند خودرو را از برادرم گرفتم و سراغ ناصر و علیرضا رفته و برای تفریح به یکی از بوستان‌ها رفتیم و پس از آن با خودرو در سطح شهر می‌گشتیم.

حادثه چگونه رخ داد؟
ساعات پایانی شب شنبه بود. در بازگشت به خانه‌مان در منطقه 45 متری گلشهر ناخواسته آینه کناری خودرو من به یک خودروی آزرا برخورد کرد و همین موضوع باعث درگیری ما با راننده و همراه وی شد. بعد از طی مسافتی خودروی هر دویمان در خیابان پونه در همان حوالی متوقف شد.

با بالا گرفتن درگیری‌مان وقتی مقتول قصد نزدیک شدن به من را داشت با دیدن هیکل تنومند وی ترسیده و برای نجات جان خود و دوستانم با چاقو به او حمله کردم و سپس فرار کردیم.

خانواده‌ات از ماجرا خبر داشتند؟
نه، وقتی به خانه‌مان آمدم خواب بودند. بلافاصله لباس خون‌آلودم را در سطل زباله انداخته و در خیابان گذاشتم و تا صبح خوابم نمی‌برد و چهره مرد جوان مقابل چشمانم بود. گمان می‌کردم مردم او را به بیمارستان منتقل کرده و نجاتش داده‌اند.

روز بعد پول و لباس‌هایم را درون ساکی گذاشته و از خانه بیرون زدم و به مادرم گفتم به مسافرت می‌روم. سرگردان کوچه و خیابان‌ها بودم از دوستانم نیز خبری نبود. به شدت احساس ترس کرده بودم.

چطور از مرگ روح‌الله داداشی با خبر شدی؟
من نام مقتول را نمی‌دانستم و او را نمی‌شناختم. صبح دوشنبه وقتی سوار تاکسی شدم، از طریق رادیو شنیدم مردی که از قوی‌ترین مردان ایران و جهان بوده به طرز مرموزی کشته شده است، با شنیدن این خبر به شدت شوکه شده و می‌ترسیدم او همان مردی باشد که من با چاقو به او حمله کرده بودم.

بعد چه شد؟
با پیاده شدن از خودرو به سمت کیوسک روزنامه‌فروشی رفته و چند روزنامه خریدم و با خواندن خبر قتل و دیدن عکس مقتول دیگر مطمئن شدم او همان مردی بوده که با وی درگیر شده بودم. چند بار با تلفن دوستانم تماس گرفتم اما پاسخی نمی‌دادند. با احتمال این که آنها از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شده‌اند، به فرار ادامه دادم تا این که هنگام خروج از کرج در میدان امام خمینی (ره) از سوی ماموران شناسایی و دستگیر شدم.

اکنون که دستگیر شده‌ای چه احساسی داری؟
تا پیش از دستگیری عذاب وجدان داشتم و چهره مقتول یک لحظه از مقابل چشمانم دور نمی‌شد، اما اکنون کمی آرام‌تر شده و فقط منتظرم هر چه زودتر مجازات شوم. دیگر نمی‌خواهم زنده باشم.
 
من شرمنده خانواده‌ام هستم. با لحظه‌ای غفلت، کاری از من سر زد که باعث شد جوان بی‌گناهی را قربانی و زندگی خود و دوستانم را نیز تباه کنم.

سابقه کیفری داری؟
نه، ندارم.

حرف آخر؟
طاقت این همه عذاب را ندارم، ‌از مسوولان قضایی می‌خواهم مرا مجازات کنند، کاش چاقویی حمل نمی‌کردم، کاش کسی به من می‌گفت در زندگی سرانجام خلاف و حمل چاقو مرگ است، از همه خجالت می‌کشم


نامه دوم زن خانه دار به احمدی نژاد

نامه دوم زن خانه دار به احمدی نژاد

من چه بی سواد باشم و چه دارای بالاترین مدارج و مدارک علمی عضوی از اعضای این جامعه ام و به عنوان عضوی از این کشور از مسئولان خواسته هایی دارم که باید به آن گوش دهند و آن را برآورده سازند. هدف من از این نامه تلنگری بود به همه مدیران، مسئولان، نمایندگان مجلس و همه کسانی که دستی در اداره این کشور دارند.

«نامه دوم مادر خانه دار؛ چرا برخی زنان خانه دار را باور نمی کنند؟»عنوان یادداشت روزنامه‌ خراسان به قلم محمد سعید احدیان است که در آن می‌خوانید:

چندی پیش بخش عمده یکی از یادداشت هایم را اختصاص دادم به نامه خانم کمالی مادر خانه داری که دغدغه هایش را طی نامه ای به رئیس جمهور مطرح کرده بود واز روزنامه خواسته بود با چاپ آن، دغدغه هایش را به گوش رئیس جمهور برسانیم. تا نامه را خواندم تفاوتش را با دیگر نامه ها تشخیص دادم. این نامه به صادقانه ترین شکل و صرفا از سر دلسوزی برای نظام و حتی آقای احمدی نژاد که به تعبیر نامه « او را حامی قشر محروم » می داند، تصویری کاملا "عینی و ملموس" و بسیار "خالصانه" از آنچه میان توده مردم مطرح است ارائه کرده بود، که به دلیل ویژگی هایی که ذکر شدهیچ استاد دانشگاه یا روزنامه نگار یا نویسنده زبردستی نمی توانست و نمی تواند چنین تصویر تاثیرگذاری را در نوشته ای ارائه کند.

با آن درگیری های سیاسی که بین مسئولین کشور وجود داشت، و دغدغه های فرعی که ذهن نخبگان اجرایی، سیاسی و فکری را به دلیل دورشدن از فضای واقعی جامعه به خود مشغول کرده بود، وظیفه دیدیم که مطالبه اصلی مردم که همان مسائل معیشتی شان بعد از اجرایی شدن هدفمندی یارانه ها است را از همه مسئولان دست اندرکار طلب کنیم و چه بهتر از اینکه نوشته فردی باورمند به نظام و رئیس جمهور را که می توانست بهترین تلنگر برای مسئولان باشد را منتشر کنیم .برای وزن دادن و افزایش قدرت نفوذ، این نامه را ذیل کلیشه یادداشت سردبیر و بعنوان یادداشت اصلی روزنامه به چاپ رساندیم. و البته تفاوت دیدگاه ها یا تکمیل مباحث را با ذکر نکاتی بعد از نامه تبیین کردیم.

خوشبختانه صداقت و اخلاص نویسنده نامه باعث شد این نامه انعکاس بسیار گسترده ای در بسیاری سایت ها و روزنامه ها داشته باشد و طبیعی بودکه این بازنشر وسیع در سطح ملی، عده ای- که دربین خوانندگان همیشگی روزنامه اندک بودند- را برانگیخت که یا به دلیل سوگیری سیاسی، یا اختلاف سلیقه و یا برداشتی نادرست، این نامه را متعلق به مادر خانه دار ندانند. این واکنش ها نویسنده نامه یعنی خانم کمالی را برآن داشت که نامه دومی را به روزنامه ارسال و توضیحاتی را ارائه کند که خواندن آن همانند نامه اول بسیار مفید است مخصوصا بخش اول نامه وقتی ایشان از مادران خانه دار دفاع می کند که عملا به همه نشان می دهد که برخلاف نگاه اسلام آسیبی جدی در بینش جامعه امروز ما نسبت به مادران وجود دارد. متن کامل این نامه را بخوانید:

با سلام من همان زن خانه داری هستم که خطاب به رئیس جمهور نامه نوشتم. متاسفانه ما مردم ایران آن قدر وقت خود را صرف حاشیه ها می کنیم که از متن غافل می شویم. میزان تحصیلات و خانه دار بودن یا نبودن من آن قدر برای همه مهم شد که فراموش کردند این نامه برای چه و به چه منظوری نوشته شده است. بعضی آن را از اساس دروغ دانسته و بعضی آن را کار یک نویسنده زبردست یا یک روزنامه نگار دانستند تا یک خانم خانه دار. در ظاهر و به زبان همه اقرار می کنند که اگر امروز فرزندانمان دکتر و مهندس و دارای بالاترین درجات علمی می باشند، از دامن ما زنان است که به چنین مقام و درجه ای رسیده اند. زیرا این ما بودیم که برای اولین بار قلم در دست آنان گذاشتیم. این ما بودیم که کنارشان نشستیم و به آنان یاد دادیم بابا نان داد.

این ما بودیم که کلمه به کلمه درس زندگی را برایشان معنا کردیم اما وقتی خودمان قلم در دست می گیریم و می نویسیم هیچ کس باورمان نمی کند. این باعث تعجب است که همه از یک خانم خانه دار توقع بهترین آشپزی، خیاطی و خانه داری را دارند اما وقتی نامه ای می نویسد که به قول همین مردم زیبا و شیوا نوشته شده، برایشان عجیب و غیرقابل باور است. آیا یک زن باید دارای پست و مقام و مدارک علمی بالا باشد تا او را باور داشته باشیم؟ و آیا این توهین به مقام والای همه زنان خانه دار نیست که فقط از او آشپزی و خانه داری و بچه داری را بخواهیم؟ این جانب معصومه کمالی، اصالتا اهل یکی از روستاهای اطراف نیشابور، ساکن شهر...، خانه دار و دیپلمه می باشم و اگر در نامه ام از کلمه کم سواد استفاده کرده ام تنها به این دلیل بوده که می خواستم به مقام اول کشور که دارای سواد بالایی نیز می باشد، نامه بنویسم تا اگر کم و کاستی در نامه ام بود آن را به حساب کم سوادی بنده بگذارند (البته اگر نامه ام را بخوانند) و اصلا فکر نمی کردم میزان سواد من این قدر مهم باشد.

من چه بی سواد باشم و چه دارای بالاترین مدارج و مدارک علمی عضوی از اعضای این جامعه ام و به عنوان عضوی از این کشور از مسئولان خواسته هایی دارم که باید به آن گوش دهند و آن را برآورده سازند. هدف من از این نامه تلنگری بود به همه مدیران، مسئولان، نمایندگان مجلس و همه کسانی که دستی در اداره این کشور دارند.

شاید دست از کشمکش های سیاسی و جناحی بردارند و به فکر برطرف کردن مشکلات مردم برآیند. کاری نکنند دغدغه زندگی آن قدر به این مردم فشار آورد که خدای ناکرده از این انقلاب و نظام روی گردان شده و به سمت و سویی روی آورند که باعث پایمال شدن خون شهدای عزیزمان گردد و شادی دشمنان این ملت را در پی داشته باشد.

قصد من از نوشتن این نامه کمک خواستن از مردم نبود که آن برادر یا خواهر عزیز گفته بود، آدرسش را بدهید تا از خیران بخواهیم به ایشان کمک کنند. آیا واقعا از این نامه کمک و خیرخواهی استنباط می شود؟ و آیا بهتر نبود این همه تعمق و تفکر درباره نویسنده نامه را صرف محتوای خود نامه می کردند تا دچار چنین برداشت غلطی نمی شدند؟ این جوابیه هم پاسخ کسانی را می دهد که از من خواسته بودند از خودم دفاع کنم و هم روزنامه خراسان را از هر نوع دروغ گویی و ریاکاری مبرا می سازد. روزنامه خراسان نامه مرا تمام و کمال چاپ کرد که واقعا جای تشکر و سپاسگزاری دارد.

در پایان موفقیت، سربلندی و اعتلای کشور و مردم عزیزمان را از خداوند منان خواستارم. با تشکر فراوان معصومه کمالی


تغییر فینال سریال نابرده رنج به خاطر درخواست عجیب بازیگر

تغییر فینال سریال نابرده رنج به خاطر درخواست عجیب بازیگر

حضور او هم برای ما مهم بود. اما من یاد گرفتم به کسی باج ندهم برای همین فینال را تغییر دادیم و بدون او فیلمبرداری کردیم. هر چند به کار ضربه خورد اما یاد گرفتم شخصیتم از کارم مهم‌تر باشد. به هر حال شناخت جایگاه برای آدمها خیلی مهم است.

علیرضا بذر افشان کار گردان سریال نابرده رنج درتازه ترین گفت وگوی خود روایت جالبی از در خواست عجیب یک بازیگر این مجوعه باز گو کرده است.

به گزارش پارس توریسم، بذر افشان در مصاحبه خود گفته :در این کار هم ما نقشی را به بازیگری دادیم که تلاشی برای آن نکرده بود تا رسیدیم به فینال سریال. او پیغام داد که اسم من در تیتراژ باید فلان جا باشد وگرنه در فینال بازی نمی‌کنم.

حضور او هم برای ما مهم بود. اما من یاد گرفتم به کسی باج ندهم برای همین فینال را تغییر دادیم و بدون او فیلمبرداری کردیم. هر چند به کار ضربه خورد اما یاد گرفتم شخصیتم از کارم مهم‌تر باشد. به هر حال شناخت جایگاه برای آدمها خیلی مهم است.